الثاقب

معنی کلمه الثاقب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ثقب (۲ بار)
نفوذ. پاره کردن (قاموس) نجم ثاقب یعنی ستاره نورانی (مجمع البیان، صحاح، نهایه) گویا که با نور خود ظلمت را می‏شکافد و تا می‏توانید نفوذ می‏کند چنانکه در افرب الموارد از اساس نقل می‏کند. ، قسم به آسمان و کوبنده چه فهماند تو را که کوبنده چیست همان ستاره نلفذ است. طارق و نجم گفته‏اند سحابی‏ها و گازهائیکه در آسمان هستند به طور مارپیچی حرکن کرده و فشرده شدن حرارت مرکزی رو به افزایش می‏رود و در نتیجه ذرّات درونی، یکدیگر را می‏کوبند و فعل و انفعالات داخلی و خارجی سبب تشکیل کوکب می‏شود تا نخستین نور قرمز بعد از آتش گرفتن اندرون ستاره، در سطح آن ظاهر می‏شود و آن از حالت به هم کوبیدگی اتمها و ملکول‏ها ورها شدن الکترونها، به وجود آمده است. پس از آن‏ها، ستاره در اثر فعل و انفعالهای پی درپی به حالت نورانیّت و تشعشع خود میافتد و نور نافذ آن فضا را شکافته و به هر جای ممکن می‏رسد . بنابراین «طارق» مرحله اوّل تشکیل ستاره و «نجم» ابتدای ظهور نور قرمز و «ثاقب» مرحله سوّم آن است رجوع شود به تفسیر پرتوی از قرآن و کتاب پیدایش و مرگ خورشید. جای دقّت است که نجم در اصل به معنی ظهور است در لغت هست «نَجَم الشَّیُ: ظَهَرَ» و قهراً ستاره را در اثر ظاهر بودن نجم گفته‏اند. ، ظاهراً مراد از شهاب ثاقب سنگ‏های آسمانی است که با سرعت 48 هزار کیلومتر در ساعت وارد جّو زمین شده و در اثر حرارت و تماس با گازهای جّو مشتعل شده و ما آنها را بصورت نواری از نور مشاهده می‏کنیم. رجوع شود به «شهاب». لفظ ثاقب تنها دو بار در قرآن به کار رفته است: طارق: 3 و صافات: 10.

جملاتی از کاربرد کلمه الثاقب

و السماء و الطارق و ما ادريك ما الطارق النجم الثاقب
پس اينكه فرمود: (و السماء و الطارق ) سوگندى است به آسمان و به طارق ، وآنگاه طارق را تفسير كرده به نجم ، يعنى ستاره كه در شب طلوع مى كند. و جمله (و ماادريك ما الطارق ) امر آن را بزرگ داشته ، مى فهماند كه به چيز بزرگى سوگندياد كرده . و جمله (النجم الثاقب ) بيان طارق است ، و جمله در معناى جواب استفهامتقديرى است ، گويا وقتى فرموده : تو نمى دانى كه طارق چيست ! شخصى پرسيده :چيست ؟ فرموده : (النجم الثاقب ).
۴- کرمانی، محمد کریم خان، الشهاب الثاقب فی رجم النواصب، المطبعه السعاده، چ۱، ۱۲۶۵ق