اوجاق

معنی کلمه اوجاق در لغت نامه دهخدا

اوجاق. ( ترکی ،اِ ) اوجاغ. اجاق : مردمان دوراندیش که نمک خوار اوجاق صفویه بودند. ( تاریخ گلستانه ). رجوع به اجاق شود.

معنی کلمه اوجاق در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دیگدان دیگ پایه آتشدان . ۲ - دودمان خاندان آل دوده ( در کردی و نیز در فارسی ) خانواد. مشهور و بنام . ۳ - دهان. مبرز نشیمن مستراح . ۴ - چهارپای. چوبین که ناو. گل کشان را بر آن نهند برای پر کردن گل . ۵ - صاحب کرامت و کشف : ( فلان اجاق است . ) یا اجاق الکتریکی . اجاقی است که برای گرم کردن اشیا و یا پختن اغذیه بکار میرود و قسمت گرم کنند. آن از یک آجر نسوز که دارای شیاری است تشکیل میشود و در آن شیار سیمهای کرم نیکل بشکل مارپیچ قرار گرفته است و دو سر آن به برق وصل میشود و پس از رفع حاجت از آن قطع میگردد . یا اجاق برقی . آلتی که با نیروی برق گرما تولید میکند و برای پختن غذا و جز آن بکار میاید . یا اجاق الکلی . آلتی که با الکل میسوزد و از گرمای آن در پختن استفاده میکنند . یا اجاق خانواده . کانون خانواده مرکز و انجمن خانواده . یااجاق فرنگی . قسمی منقل آهنین با سوراخها در اطراف دیواره که بر آن غذا میپزند . یا اجاق نفتی . آلتی که نفت در آن میسوزد و گرمای آن برای پختن غذا و جز آن بکار میاید . یا اجاق کسی خاموش شدن . بی فرزند شدن بلاعقب ماندن . یا اجاقش کور است . فرزند ندارد نازاست عقیم است .

جملاتی از کاربرد کلمه اوجاق

اوجاق قلی کندی یک روستا در ایران است که در دهستان ارشق غربی واقع شده‌است. اوجاق قلی کندی ۲۳ نفر جمعیت دارد.
براساس آخرین نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ روستای اوجاق آلازار داری ۳۵ خانوار با ۱۰۴ نفر جمعیت می‌باشد که ۵۱ نفر از جمعیت روستا را مردان و ۵۳ نفر را زنان تشکیل داده است.
تپه اوجاق مربوط به دوره اشکانیان است و در شهرستان گرمی، بخش انگوت، دهستان پایین برزند، روستای برزند واقع شده و این اثر در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۱۰۷۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در منطقه گرمی مغان به زیارتگاه اجاق می‌گویند. از جمله این اجاق‌ها، اجاق آلازار می‌باشد که در گوشه مسجد روستای اوجاق آلازار قرار دارد.