العجل

معنی کلمه العجل در لغت نامه دهخدا

العجل. [ اَ ع َ ج َ ] ( ع صوت ) در ترکیب مفعول مطلق است و عامل آن ( فعل امر ) حذف شده. در اصل چنین بود: اعجل العجل ؛ یعنی زودی بکن زودی کردن ، یعنی کمال زودی کن. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). بشتاب. عجله کن. اَلبِدار. اَلوَحی ̍. و رجوع به عَجَل شود.

معنی کلمه العجل در فرهنگ فارسی

در ترکیب مفعول مطلق است و عامل آن حذف شده .

معنی کلمه العجل در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عجل (۴۷ بار)
(بر وزن جسر) گوساله. . از مجمع و مفردات بدست می‏آید علت این تسمیه آنست که گوساله به عجله بزرگ شده و بصورت گاو در می‏آید. آن جمعاً ده بار در قرآن بکار رفته، هشت بار در خصوص گوساله پرستی بنی‏اسرائیل و دوبار در اینکه ابراهیم «علیه السلام» به میهمانان خویش گوساله بریان آورد .

جملاتی از کاربرد کلمه العجل

و لقد جاءكم موسى بالبينات ثم اتخذتم العجل من بعده و انتم ظالمون (92)
و در كافى به سند خود از سفيان بن عيينه از سدى از ابى جعفر (عليه السلام ) روايتكرده كه فرمود: هيچ بنده اى چهل روز ايمان خود را براى خداوند خالص نمى كند مگراينكه خداوند او را موفق به زهد نموده يعنى دنيا را از نظرش مى اندازد و او را نسبت بهدردهايش و دواى دردش بينا مى سازد و حكمت را در دلش ثابت و پاى برجا نموده و آن را اززبانش جارى مى سازد. راوى اين حديث ترديد داشته در اينكه امام فرمود:(چهل روز ايمان خود را براى خداوند خالص نمى كند) و يا فرمود:(چهل روز ذكر خدا را تجليل نمى كند) و سپس اضافه كرده است كه امام (عليه السلام )آيه (ان الذين اتخذوا العجل سينالهم غضب من ربهم و ذله فى الحيوه الدنيا و كذلكنجزى المفترين ) را تلاوت نمود و فرمود: تنها قوم موسى دچار ذلت نشدند بلكه هرصاحب بدعتى ذليل مى شود، و هيچكس نيست كه به خداىعزوجل و به رسول خدا و اهل بيت او افتراء ببندد وذليل نشود.
العجل ایعاشقان کوی جانان، العجل ملک دنیا سهل دان اله اعلی و اجل
(ذلكم خير لكم عند بارئكم )، ظاهر آيه شريفه و ماقبل آن اين است كه اين خطابها و انواع تعديها و گناهانى كه از بنىاسرائيل در اين آيات شمرده ، همه آنها بهمه بنىاسرائيل نسبت داده شده ، با اينكه ميدانيم آن گناهان از بعضى از ايشان سر زده ، و اينبراى آنست كه بنى اسرائيل جامعه اى بودند، كه قوميت در آنها شديد بود، چون يك تنبودند، در نتيجه اگر عملى از بعضى سر مى زد، همه بدان راضى ميشدند، وعمل بعضى را بهمه نسبت ميدادند، و گرنه همه بنىاسرائيل گوساله نپرستيدند، و همه آنان پيغمبران خدايرا نكشتند، و همچنين ساير گناهانرا همگى مرتكب نشدند، و بنابراين پس جمله : (و اقتلوا انفسكم )، هم قطعا خطاب بهمهنيست ، بلكه منظور آنهايند كه گوساله پرستيدند، همچنانكه آيه : (انكم ظلمتم انفسكمباتخاذكم العجل )، (شما با گوساله پرستى خود بخويشتن ستم كرديد)، نيز بر اينمعنا دلالت دارد، و جمله (ذلكم خير لكم عند بارئكم )، الخ تتمه اى از حكايت كلامموسى عليه السلام است ، و اين خود روشن است .
ان الذين اتخذوا العجل سينالهم غضب من ربهم و ذلة فى الحيوة الدنيا و كذلكنجزى المفترين(152)
کای برادر سوی میدان العجل جان دهیم از بهر سلطان ازل
(آرى دلهاى آنها به خاطر كفرشان با محبت گوساله آبيارى شده بود)! (واشربوافى قلوبهم العجل بكفرهم ).
و اذ وعدنا موسى اربعين ليلة ثم اتخذتم العجل من بعده و انتم ظلمون (51)
آخرین کتاب براون، ضرب العجل، در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
(واشربوا فى قلوبهم العجل ) الخ ، كلمه (اشربوا) از ماده (اشراب ) است كه بمعناىنوشانيدن است ، و مراد از عجل محبت عجل است ، كه خودعجل در جاى محبت نشسته ، تا مبالغه را برساند و بفهماند كانه يهوديان از شدت محبتىكه بگوساله داشتند خود گوساله را در دل جاى دادند، و بنابراين جمله (فى قلوبهم) كه جار و مجرور است ، متعلق بهمان كلمه حب تقديرى خواهد بود، پس در اين كلام دوجور استعاره ، و يا يك استعاره و يك مجاز بكار رفته است (يكى گذاشتنعجل بجاى محبت بعجل و يكى نسبت نوشانيدن محبت با اينكه محبت نوشيدنى نيست ).

سپس مى فرمايد: (ثم اتخذوا العجل من بعد ما جاءتهم البينات ) و منظور از اتخاذگوساله بت پرستى است ، آن هم بعد از ظهور و وضوح بطلان آن و يا منظور بيان اينحقيقت است كه خداى سبحان منره از شائبه جسميت و حدوث است و چنين عقيده اى از رسواترينجهالت هاى بشرى است (فعفونا عن ذلك وآتينا موسى سلطانا مبينا)، منظور از (عفو) ايناست كه موسى (عليه السلام ) به آنان دستور داد كه به سوى خالق خود توبه برده ،يكديگر را به قتل برسانند، همينكه به جان هم افتادند خدا از آنان عفو كرد و دستورمتاركه را داد، نگذاشت تا به آخر يكديگر را بكشند و منظور از دادن سلطان مبين به موسى(عليه السلام ) اين است كه آن جناب را بر گوساله پرستان و بر سامرى و گوسالهاش مسلط كرد كه داستانش در سوره بقره آيه 54 آمده است 

ولقد جائكم موسى بالبينات ثم اتخذتم العجل من بعده و اءنتم ظالمون - 92