مغالط

معنی کلمه مغالط در لغت نامه دهخدا

مغالط. [ م ُ ل ِ ] ( ع ص ) سوفسطایی. سفسطی. ج ، مغالطین. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مغالطه شود.

معنی کلمه مغالط در فرهنگ فارسی

سوفسطایی وصیتها که از مغالطات ایمنی دهند .

جملاتی از کاربرد کلمه مغالط

به طور کلی این مغلطه هنگامی رخ می‌دهد که شخصی در مقام دفاع به‌جای حمله منطقی به استدلال یا ادعای طرف، متوسل به نتیجه ادعای حریف خود می‌شود و آن را به این دلیل که در صورت درستی، عواقب بدی خواهد داشت رد می‌کند. این مغلطه همچنین می‌تواند در موضع غیر دفاعی نیز مورد استفاده قرار گیرد و آن بدین صورت است که شخص مغالط به‌جای ارائه شواهد و استدلال در دفاع از ادعای خود به این قضیه تکیه می‌کند که پذیرش ادعای او سبب وقوع خیر یا عدم پذیرش ادعای او سبب وقوع شر خواهد شد.

در مورد الگوی نخست شاید بهترین شیوه برخورد با این مغالطه آن باشد که برای شخص مغالط توضیح دهیم، او چیزی را اثبات نکرده‌است بلکه تنها ادعایش را تکرار کرده‌است و به همین دلیل در واقع استدلالی نکرده‌است و به جای تکرار بهتر است که استدلال کند. یا این که فرضی که در استدلال نهان است و خود به اثبات نیاز دارد را مطرح کنیم و از مغالط برای آن استدلال بخواهیم.

دلیل اینکه افراد سفسطه گر و مغالط از این مغالطه بسیار سود می‌جویند این است که همان‌طور که گفته شد این استدلال برای کسانی که حکم آن را از پیش قبول داردن معتبر به نظر می‌رسد و آن‌ها ایرادی بر آن نمی‌گیرند.