مغالطات. [ م ُ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ مغالطة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : وصیتها که از مغالطات ایمنی دهند. ( دانشنامه ). به مکاتبات فضلم شرف آرد ابن مقله ز مغالطات نظمم غلط افتد ابن هانی.نظامی.و رجوع به مغالطه شود.
معنی کلمه مغالطات در فرهنگ فارسی
( مصدر اسم ) جمع مغالطه [ وصیتها که از مغالطات ایمنی دهند . ] ( دانشنامه . منطق . ۱۵۶ )
جملاتی از کاربرد کلمه مغالطات
از زمان روی کار آمدن هیتلر، علیرغم انتقادات، به دلایل بسیار مختلفی از این مقایسهها استفاده شدهاست. برخی از مقایسههای نازیها مغالطات منطقی هستند، مانند تقلیل هیتلر.
زمانی که بر ما معلوم گردد پیدایش باور به موجودی فراطبیعی (خدا)، ناشی از ناتوانی انسان در توضیح علمی جهان پیرامونش بودهاست، از آنجا که این اقدام، نوعی مغالطه توسل به جهل است، برای دانستن باطل بودن مغالطات نیازی به ارائه مدل جایگزین نمیباشد.
استفاده از مغالطات خلاف واقع میتواند وسوسه انگیز باشد زیرا به ما امکان میدهد سناریوهای جایگزینی را تصور کنیم که مطلوب تر یا رضایت بخش تر از واقعیت هستند یا در جهت اهداف ما هستند.
بعد از این دوره «مسئلهٔ شناخت» به صورت جدّیتر مطرح شد و سقراط و سپس افلاطون و بعد ارسطو به مخالفت با آراء سوفسطاییان پرداختند و اصول و قواعدی را برای درست اندیشیدن و سنجش استدلالها و مقابله با مغالطات تدوین کردند.