چمن بر
معنی کلمه چمن بر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه چمن بر
گلبن فراز تخت چمن بر نهاده تاج بستان به حکم باده ز ملک وجود باج
خندهٔ بی اختیار گل ز هوشش برده است سینه می مالد چمن بر خاک از جوش نشاط
سیر و پروازش اگر آشفته باشد دور نیست عندلیب این چمن بر بال سنبل میپرد
عبث مرغ چمن بر آب و آتش میزند خود را گل بی شرم از آغوش خس بیرون نمیآید
با نو بهار دوش به دوش آی در چمن بر بلبلان کرشمه گل را وبال کن
پیوسته دل ز قطع امید آرمیده است راحت درین چمن بر نخل بریده است
چون نمیبینم قدش را در چمن بر یاد او میروم نظاره سرو و صنوبر میکنم
بگرفت شکوفه به چمن بر گذر باغ چونانکه ستاره گذر کاهکشانرا
چون غنچه داشتم دل جمعی درین چمن بر باد داد یک نفس بیغمانهام
برگ گل را شور لبخندت گریبان چاک کرد شد قیامت در چمن بر پا ز آشوب لبت