قره ماخر

معنی کلمه قره ماخر در لغت نامه دهخدا

قره ماخر.[ ق َ رَ خ ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش اترک شهرستان گنبدقابوس که در 20000 گزی جنوب خاوری داشلی برون نزدیک راه فرعی گنبد به داشلی برون واقع است. موقع جغرافیایی آن معتدل است. سکنه آن در حدود 500 تن هستند که به حالت چادرنشینی در اطراف آبادی که فعلاً مخروبه است زندگی میکنند. شغل آنان زراعت دیم و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی و پلاس بافی و تهیه غذاست. آب آشامیدنی آن از چاه و زمستان به مراتعی که علف بهتر داشته باشند میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

معنی کلمه قره ماخر در فرهنگ فارسی

دهی است از بخش اترک شهرستان گنبد قابوس معتدل حدود ۵٠٠ تن سکنه شغل اهالی زراعت دیم گله داری قالیچه و پلاس بافی .

جملاتی از کاربرد کلمه قره ماخر

ارتفات تپه‌های لسی منفصل و متعددی که میان بیشک تپه و اینچه برون و قره ماخر دیده می‌شود، در حقیقت ارتفاعات جلگۀ رسی-سیلتی شور در منطقۀ اینچه‌برون تا دریا را شامل می‌شوند. در این جلگه صاف آثار دیوار قدیمی به درازای ۱۷۵ کیلومتر به نام دیوار اسکندر دیده می‌شود که پس از گذشتن از شمال گنبد در خواجه‌لر در دامنۀ ارتفاعات شرقی پایان می‌یابد و آغاز آن از گمیشان است. این دیوار در ۲ تا ۱۵ کیلومتری شمال رودخانۀ گرگان ساخته شده، در قسمت غربی حوضه مرز منطقه را تشکیل می‌دهد.