معنی کلمه قادیکلا در لغت نامه دهخدا
قادیکلا. [ ک َ ]( اِخ ) دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری. در 15هزارگزی شمال ساری و کنار رود تجن در میان دشت واقع و هوای آن معتدل و مرطوب مالاریائی است ، 450 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تجن و محصولات آن برنج و غلات و پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت است ، راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
قادیکلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان درکاسعیده بخش چهاردانگه شهرستان ساری. در 18000گزی شمال باختری کیاسر و کنار راه عمومی کیاسر به ساری واقع و موقعیت جغرافیائی آن کوهستانی جنگلی و هوای آن معتدل و مرطوب ومالاریائی است. 320 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و رودخانه گرم آب و محصولات آن غلات و برنج و ارزن و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان شال و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
قادیکلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نوکندکا بخش مرکزی شهرستان شاهی. در 8000گزی شمال شاهی کنار شوسه شاهی به جویبار واقع است. آب آن از رودخانه تالار و چاه و محصولات آن برنج و غلات و کنجد و پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت است. تپه ای از آثار قدیم دارد که در نتیجه کاوشی آثار ابنیه از قبیل آجر و سوفال وغیره مشاهده شده. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
قادیکلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل. در 10000گزی باختر بابل و در دشت واقع و هوای آن معتدل مرطوب و مالاریائی است. 170تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه کاری و محصول آن برنج و صیفی و کنف و مختصر غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).، قادی کلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهات آمل. ( ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 153 ).