میان دورود

معنی کلمه میان دورود در لغت نامه دهخدا

میان دو رود. [ دُ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در بین دو رودخانه معروف تجن و نکا از طرف شمال به دریای مازندران و از طرف جنوب به راه شوسه و راه آهن ساری به بهشهر محدود است و هوای آن مرطوبی و آب آن ازدو رودخانه تجن و نکا. محصول عمده آنجا برنج و پنبه و غلات و کنجد و صیفی است. تعداد آبادی 59. جمعیت آن حدود 29 هزار تن. روستاهای مهم آن جام خانه ، سورک ،زید، اسیرم ، داریکلا، نوزرآباد، پنبه چوله ، طبق ، دمولوجا، دیک سرک است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

معنی کلمه میان دورود در فرهنگ فارسی

دهستان بین دو رودخانه تجن و نیکا واقع شده است . از شمال به دریای مازندران و از طرف جنوب براه شوسه و راه آهن ساری به بهشهر محدود است . هوای آن مرطوب و معتدل است . از ۵۹ آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و سکنه آن در حدود ۲۹ هزار تن میباشد . ده دهستان سیبکوه زاهدان بخش مرکزی شهرستان فسا استان هفتم ( فارس ) .
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در بین دو رودخانه معروف تجن و نکا از طرف شمال به دریای مازندران و از طرف جنوب به راه شوسه و راه آهن ساری به بهشهر محدود است و هوای آن مرطوبی و آب آن از دو رودخانه تجن و نکا .

جملاتی از کاربرد کلمه میان دورود

در حدود ۲۰۰۰ قبل از میلاد، تمدنهای آکاد، سومر، آشور و بابل در این منطقه شکل گرفته بودند. از پادشاهان نامدار این دوره حمورابی است که به دلیل کارهایش در قانونگذاری، کشاورزی، و بازرگانی شهرت بسیاری یافت. قانون نامه او نخستین قانون مکتوب و مدون جهان محسوب می‌گردد. پایتخت حمورابی شهر بابل بود که بزرگ‌ترین و آبادترین شهر دنیای باستان به‌شمار می‌رفت. مردمان میان دورود به خدایان بسیاری معتقد بودند و برای برخی از آنان مجسمه‌هایی ساخته بودند و آن را می‌پرستیدند.