گشانی

معنی کلمه گشانی در لغت نامه دهخدا

گشانی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 21000گزی شمال باختر شهر تویسرکان. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 1290 تن سکنه است. آب آنجا از دره ، رودخانه محلی و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، صیفی ، میوه ، عسل و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. سرچشمه کرزان رود از این ده شروع میشود. نزدیکترین راه تویسرکان به همدان و خط سیم تلفن از ده در حدود 12000 گز است. تابستان از ایل قربانعلی به ارتفاعات این ده می آیند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه گشانی

گر تو از پرده به ما رخ بنمانی چه شود ور دری بر من درویش گشانی چه شود
شود باغ خرم تر از نوبهاران به باغ ار گشانی به فصل خزان رخ
دل ازین کمند سودا عجب ار خلاص یابد مگر آنکه تو گشانی گرهی ز زلف مشکین
همچو من عقد گشانی نبود در عالم گر گره ز ابروی آن ترک خطا بگشایم
د ای گل چه می گشانی پیش من این ورقها گر ناز و شیوه نبود زینها چه می گشاید