گرو گذاشتن

معنی کلمه گرو گذاشتن در لغت نامه دهخدا

گرو گذاشتن. [ گ ِ رَ / رُو گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) چیزی را در گرو نهادن. گرو سپردن. رهن دادن.

معنی کلمه گرو گذاشتن در فرهنگ فارسی

چیزی را بعنوان گرو نزد کسی گذاشتن گرو نهادن . یا ریش به گرو گذاشتن . واسط. اجرای عملی شدن با خواهش .

معنی کلمه گرو گذاشتن در ویکی واژه

impegnare

جملاتی از کاربرد کلمه گرو گذاشتن

محمدعلی شاه با گرو گذاشتن جواهرات سلطنتی، از روسیه وام گرفت تا حقوق معوقه سربازان را پرداخت نماید، سپس قشون دولتی به فرماندهی امیرمفخم و برادر وی نصیر خان سردار جنگ (که از محاصره تبریز دست برداشته و به نیروهای امیر پیوسته بود) و با دستور سعدالدوله، در نزدیکی قم مستقر شدند.
پس از چند روز، حسین تهی خوانندهٔ رپ و دوست تتلو در گفت‌وگو با رادیو فردا با انتقاد از «عملکرد خودسرانهٔ نهادهای امنیتی و انتظامی در ایران» و «فشار آن‌ها به هنرمندان رپ»، از آزادی دوست خود خبر داد و اعلام کرد امیر تتلو با گرو گذاشتن وثیقه آزاد شده‌است. چندی بعد، اخبار مبنی بر انتشار ندامت‌نامه‌ای از او و تلاشش برای کسب مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد.
عموماً حساب اعتبار نقدی بوسیله دارایی‌های جاری (موجودی کالا) سازمان تضمین می‌شود نوع تعهد می‌تواند به صورت گرو گذاشتن یا در رهن قرار دادن باشد.
با آغاز تیرماه ۱۲۸۸ شمسی، قوای سردار اسعد به قم و قوای سپهدار به ینگی امام رسیدند. در مقابل سعدالدوله قوایی به فرماندهی امیر مفخم بختیاری به سمت کرج فرستاد. شاه با گرو گذاشتن جواهرات سلطنتی مبلغ پنجاه هزار تومان از بانک استقراضی روس وام گرفت و قسمتی از حقوق معوقه سربازان را پرداخت.