محمد کاظم طباطبایی

معنی کلمه محمد کاظم طباطبایی در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] حاج سید کاظم فرزند سید عبدالعظیم طباطبائی یزدی، معروف به صاحب عروه (1256ـ1337ق) است. وی یکی از بزرگترین علما و مراجع جهان تشیع در قرن چهاردهم هجری است.
او به سال ۱۲۴۷ هجری در یکی از قرا یزد به نام کسنویه پا به عرصه وجود نهاد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع نمود، سپس به اصفهان رفت و مدتی نزد آیت اللّه شیخ محمدباقر و در محضر صاحب روضات الجنات و علامه خوانساری و دیگر اعلام با دقت و عمیقانه تحصیل می نمود و از آن ها اجازه اجتهاد دریافت داشت.
در نزد برخی از اکابر دیگر تلمذ نمود تا به مرحله عالیه اجتهاد و استنباط احکام شرعی نائل آمد و اجتهاد او مورد تایید اساتیدش قرار گرفت؛ سپس به نجف اشرف رهسپار گردید و تمام اوقات خود را صرف تحصیل و تکمیل علوم و اندوخته های علمی خود نمود و به حوزه درس مرحوم میرزا محمدحسن شیرازی پیوست. پس از درگذشت او درسال ۱۳۱۲ هـ.ق، خود به تدریس و تشکیل حوزه درسی پرداخت.
وی پس از میرزای بزرگ و آخوند خراسانی تدریس حوزه چندین ساله نجف اشرف و همچنین زعامت و مرجعیت جهان تشیع به او منتهی گردید و کرسی درس خارج او شهرت یافت.
ملا محمدابراهیم اردکانی، زین الدین عقدائی، آخوند ملا هادی شیخ باقر نجفی، سید محمدباقر موسوی، میرزا محمدهاشم چهارسوقی، شیخ محمدجعفر آبادی، میرزا شیرازی، شیخ راضی، شیخ مهدی جعفری، شیخ مهدی آل کاشف الغطاء و...
سید محمود ابن شرف الدین علی تبریزی مرعشی، آیت اللّه شیخ احمد کاشف الغطاء، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، سید یحیی، سید حسین مدرس، سید محمد فیروزآبادی، سید عبدالحی یزدی، شیخ محمد بن علی حرزالدین نجفی، شیخ موسی بن شیخ عبدالله احسانی.
حاشیه بر مکاسب، عروه الوثقی، رساله در تعادل و تراجیح، صحیفه کاظمیة، بستان راز و گلستان نیاز (فارسی)، رساله در اجتماع امر و نهی.
مدرس تبریزی در ریحانة الادب می نویسد: «آن جناب عالمی متقی، عادل محقق و مدقق جامع تمام علوم دینیه در اصول و فروع، سید علمای امت و حامل لوای شریعت از مفاخر شیعه بوده است. وی از علمایی می باشد که مخالف مشروط بوده اند».

جملاتی از کاربرد کلمه محمد کاظم طباطبایی

وی بر خلاف سید محمد کاظم طباطبایی یزدی که وکالت را ایقاع می‌داند بر این باور است که وکالت نوعی عقد است چرا که در آن ایجاب و قبول وجود دارد. نجفی همچنین قائل به حجیت اجماع منقول است و بسیار به شیوه اصولی ملتزم است. وی در عین حال از اصطلاحات علم اصول مانند حکومت و ورود استفاده می‌کند و در بررسی نظریات فقهی از استنباط و استدلال‌های فراوان بهره می‌گیرد. وی همچنین به مستحب بودن دو بار صدقه دادن به هنگام سفر حکم داده است.