میان سر

معنی کلمه میان سر در لغت نامه دهخدا

میان سر. [ س َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از زیور است که زنان دارند. ( آنندراج ).

معنی کلمه میان سر در فرهنگ فارسی

نوعی از زیور است که زنان دارند

جملاتی از کاربرد کلمه میان سر

خط اپی‌فیزی یا خط صفحه رشد استخوانی‌شده صفحه رشد استخوان است که کاملاً از حالت غضروفی به حالت استخوانی تبدیل شده است. فرایند تشکیل آن از صفحه اپی‌فیز، بسته شدن اپی‌فیز نامیده می‌شود. در انسان‌های بالغ، نقطه همجوشی میان سر استخوان (اپی‌فیز) و تنه استخوان (دیافیز) است.
زنان زرتشتی خود را مقید به حجاب می‌دانستند. منابع، از پوشش زنان در عهد هخامنشی، اشکانی و ساسانی گزارش در اختیارمان قرار می‌دهند. زنان عادی در دورة اشکانی، قبایی تا زانو بر تن می‌کردند و با شنلی که بر سر افکنده می‌شد گیسوان خود را نیز به شیوه یونانیان آرایش می‌کردند و از میان سر فرق باز می‌کردند. به اعتقاد برخی از مورخان در ایران باستان فقط زنان وابسته به طبقه اشراف موظف به رعایت حجاب بودند و بقیه موظف به پوشاندن چهره خود نبودند. دلیل این گروه از محققان فرش کوچکی است که رودنکه- شرق‌شناس شوروی- از دورة هخامنشی یافته‌است. در نقوش این فرش، زنان عادی چهره خود را نپوشانده‌اند و شنلی مانند چادر بر روی سر خود انداخته‌اند.
چو تیر غمزه گشاید رفیق تیرانداز نه دوستی بود ار در میان سر گنجد
هرگز نرفته است به سر ماه را کلاه ای خود در این میان سر ما بی‌کلاه کن
چه او که دیده امینی که در حریم وصال میان سر خدا و نبی بود محرم
الهی یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر و جان.
دل گفت در میان سر زلف یار خویش باری بیا تو مسکن و مأوای من ببین
کیسهٔ هوا یا ایربگ یک وسیلهٔ ایمنی مدرن در خودروها است که در زمان تصادف خودرو پرباد شده و به شکل بالش میان سرنشین و بدنه خودرو در نقش حفاظی نرم قرار می‌گیرد. برخی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اگر کمربند ایمنی بسته شود کیسهٔ هوا تا ۸ درصد امکان مرگ سرنشین را می‌کاهد. کیسه‌های هوا هرساله درحال ارتقا کارایی می‌باشد. امروزه کیسه‌های هوا بعد از برخورد خودرو با موانع سخت در کسری از ثانیه باد شده و میان سر و بدن سرنشینان با اجزاء درون خودرو حائل می‌شود. در این میان کمربند ایمنی با ایجاد شتاب منفی روی بدن مسافرین، باعث کاهش یافتن ضربه وارده می‌شود.
گر ننهی با دگران در میان سر نهان خانه ی جان باز گفت
جعفر صادق دارای قدی کوتاه، چهره و پوستِ سفید و لطیف، موهای مجعد سیاه، بینی بلند و تا حدی خمیده، فرقی از میان سر و دارای خال‌هایی بر گونه و بدن توصیف شده‌است. نقش انگشتری او «الله پروردگارم مرا از خلقش مصون بدارد»[یادداشت ۲] بوده‌است.
عدوت بر سر خویش از حسامت ایمن نیست از آن دو دست همی بر میان سر دارد
پیر طریقت گفت: الهی یاد تو میان دل و زبان است و مهر تو در میان سر و جان، یافت تو زندگانی جان است و رستخیز نهان. ای ناجسته یافته و دریافته نادر یافته. یافت تو روز است که خود برآید ناگاهان. او که ترا یافت نه بشادی پردازد نه باندهان.
ور نباشد پای لطفت در میان سر به چیزی در نیارد کار من
فرقی که میان سر زلف تو و مشکست فرقیست که مشاطه کند راست بشانه