معنی کلمه منزلت زن در دانشنامه اسلامی
تفاوت های زن و مرد در وظایف و حقوقی که دارند همواره مورد بحث بوده است. ثمره ی مباحث در دو دیدگاه متقابل ارایه شده است. در یک دیدگاه، زن از سطح انسانیت تنزل می کند و صورت ابزار و وسیله به خود می گیرد. از سوی دیگر، دیدگاهی نیز هیچ تفاوتی بین زن با مرد قایل نمی شود و معتقد است زن در همه ی زمینه ها همتای مرد است. این همان فمینیسم است.این نوشتار بر آن است تا با توجه به کاستی های دو دیدگاه یاد شده به تحقیق وتبیین دیدگاه قرآن در این باره بپردازد.در میان اقوام و دانشمندان گذشته نظر بسیار بدبینانه ای نسبت به زن وجود داشته است. افلاطون، با جرئت و تهور فراوان، از ورود زن به هر کاری و از برابری زن و مرد در همه ی موقعیت ها پشتیبانی می کرد. اما ارسطو، که با تعصبات روزگار خود بیش تر سازگار بود، زن را ناقص می دانست و به عقیده ی او طبیعت آن جا که از آفریدن مرد ناتوان است، زن را می آفریند. زنان و بندگان، از روی طبیعت، محکوم به اسارت اند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند. آگوستین قدیس قائل بود: زن حیوانی است که نه استوار است و نه ثابت قدم، بلکه کینه توز است و زیان کار و منبع همه مجادلات و نزاع ها و بی عدالتی ها و حق کشی ها. بعضی از پیروان فروید معتقدند:زن خدمت قابلی به فرهنگ بشر نکرده و در هیچ فنی موقعیتی به دست نیاورده است جز در شستن و بافتن و آرایش کردن که فنون جنبی است و مجاهده ای برای پوشانیدن دستگاه های جنسی و جلب مرد. در تورات کنونی آمده است که وجود زن، طفیلی وجود مرد است و از دنده ی چپ مرد آفریده شده است. در مقابل نظریه های افراطی، نظر بسیار خوشبینانه ای نیز نسبت به زن وجود دارد. گاندی می گوید:هیچ یک از شرارت هایی که مرد مسئول آن است، چنان پست و مفتضح و خشن نبوده که توهین به نیمه ی برتر انسانیت. جنس زن را ضعیف تر نمی دانم، چون اصیل تر از مرد است. حتی امروز هم زن تجسم ایثار، رنج کشیدن خاموش، فروتنی، ایمان و معرفت است. شهود زن اغلب صادق تر است تا تصور خود بینانه ای که مرد از دانش برتر خود دارد. زن در نزد مصریان مقام والایی داشت تا جایی که تسلط زن و مادر شاهی بر تسلط مرد یا پدر شاهی غلبه داشته است.
دیدگاه قرآن
اسلام تنها دینی است که شخصیت و حقوق زن را در ابعاد گوناگون و با توجه به توانمندی ها و وظایفی که دارد منظور کرده است. گوستا ولوبون می گویدکه اسلام اولین مذهبی است که در اصلاح حال زنان و ترقی و تعالی آنان قدم های خیلی وسیعی برداشته است. زیرا این مطلب مسلم است که در میان تمام مذاهب و اقوامی که قبل از اسلام آمده اند وضع و حالت زیاده از حد ضایع و خراب بوده است.اینک لازم است موضع اسلام را در این باره از متن قرآن جویا شویم. از دیدگاه قران سرشت زن و مرد یکسان بوده و این دو دارای هویتی یکسان اند. قرآن می فرماید:«یا اَیُّهاالنَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ منْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ منْها زَوْجَها وَبَثَّ منْهُما رجالاً کَثیراً وَ نِساءً...؛ ای مردم از پروردگارتان پروا کنید، آن که شما را از یک نفس آفرید و از آن نفس واحد، همسر او را و از آن دو مردان و زنان بسیار پدید آورد».در آیه ی دیگر آمده است:«هُوَ اَلّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ منْها زَوجَها لِیَسْکُنَ اِلَیْها؛ اوست که همه ی شما را از یک تن آفرید و از آن یک تن، زنش را آفرید تا به او آرامش یابد». از منظر قرآن، خلقت زن مایه ی آرامش مرد است.«وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنوُا الَیْها؛ و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید، تا به ایشان آرامش یابید».علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می گوید:معنای آیه این است که برای سود رساندن به شما از جنس خودتان همانند آفرید، چرا که هریک از زن و مرد دارای جهاز تولیدمثل است که با همراهی جنس دیگر کارش به ثمر می رسد و با کار هردو، مسئله تولید و تکثیرمثل به انجام می رسد، بر این اساس، هریک به تنهایی نقص دارد و به قرین خود نیازمند است و از مجموع این دو، یک واحد تام حاصل می شود. به جهت همین نیاز و نقص هرکدام به سمت دیگری حرکت می کند و زمانی که وصلت حاصل گشت، آرام می گیرد. زیرا هر ناقصی به کمال خود شائق است و هر نیازمندی به چیزی که رفع نیازش کند، میل دارد. این همان میل جنسی است که در این دو قرین نهاده شده است.
← برخورداری از مواهب یکسان
امام خمینی (ره) در خصوص شخصیت زن قایل است:تمام هویت های کمالی که در انسان مطرح است در زن مطرح است. علامه طباطبایی در این خصوص می گوید:واقعیت خارجی و تجربه نشان می دهد که زن و مرد دو فرد از یک جوهر واحد به نام انسان می باشند. ایشان در جای دیگر می گوید: قرآن بیان کرده که هویت زن مانند مرد است هر انسان چه زن و چه مرد، انسان است و در ماده انسانیت مشترک است. علامه مطهری شخصیت زن را از منظر قرآن این گونه ترسیم می کند:قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریدیم. قرآن درباره آدم اول می گوید: همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم... قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدسی از یک زن بزرگ و قدسیه یاد می کند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهران ذکر می کند از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نکرده. گویی قرآن خواسته است در داستان های خود توازن را حفظ کند و قهرمانان داستان ها را منحصر به مردان ننمایند. آیت اللّه جوادی آملی زن و مرد را از یک گوهر دانسته و می گوید:آفرینش زن و مرد از یک گوهر است و همه زنان و مردان مبدا قابلی واحد داشته، چه این که مبدا فاعلی همه آن ها خدای یگانه و یکتاست و هیچ مزیتی برای مرد نسبت به زن در اصل آفرینش نیست و اگر برخی از روایات عهده دار اثبات این مزیت اند یا از لحاظ سند نارسا و یا از جهت دلالت ناتمام اند و اگر فرضا از هر دو جهت تمام باشند، چون مسئله مورد بحث یک امر تعبدی محض نیست، نظیر مسائل فقهی صرف، نمی توان آن را به یک دلیل ظنی غیر قطعی ثابت کرد، مگر در حد مظنه و گمان که سودمند به حال مسائل علمی نخواهد بود.
حقوق زن و مرد
...