مصطفائی

معنی کلمه مصطفائی در لغت نامه دهخدا

مصطفائی. [ م ُ طَ ] ( ص نسبی ) منسوب به مصطفا ( مصطفی ). رجوع به مصطفی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مصطفائی

پیشت آرم مصطفائی را شفیع کاسم او یاسین و طه دیده‌ام
ز معجزهای شرع مصطفائی بر او آشفته گشت آن پادشائی
وز قیاس تو رسول مصطفائی نیز تو زانکه مردم بود همچون تو رسول مصطفا
کنون چون دید نور مصطفائی حقیقت بیشکی اندر لقائی
گر خدا را دوست داری مصطفی رادوست دار ور محب مصطفائی مرتضی را دوست دار
که تا ناگاه مهد مصطفائی شود هم خانهٔ چون تو گدائی
بکن عدل ار محبّ مصطفائی غلام و چاکر آل عبائی
تو نایب مصطفائی و هست برحب تو مشتمل عقاید
تو به خلق مصطفائی او به شکل خیزران تو به علم مرتضائی او به فعل ذوالفقار
عثمان بن سلیمان کز تیغ او قویست هم دین مصطفائی هم ملک خسروی