گل شراب

معنی کلمه گل شراب در لغت نامه دهخدا

گل شراب. [ گ ُ ل ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از تیره گل یخها است که درختهای زینتی با گلهای معطرند. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 201 ). || کنایه از سرخی و یا عرق که از خوردن شراب بر روی پدید آید. ( آنندراج ) :
خوش آن مستی که از رخسار زیبایت نقاب افتد
بجای پرده بر روی تو گلهای شراب افتد.خواجه آصفی ( از آنندراج ).

معنی کلمه گل شراب در فرهنگ فارسی

از تیر. گل یخها است که درختهای زینتی با گلهای معطرند .

جملاتی از کاربرد کلمه گل شراب

آب شود ز انفعال اگر همه سنگ است هر که درایام گل شراب ندارد
مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم مراد چیست که در وقت گل شراب خورم
گرفته لاله بکف جام لعل و مانده بپای مگر ببزم خودش گل شراب ‌فرماید ؟
به خاک پای تو خون می خورد به رغبت می همان حریف که در پای گل شراب نخورد
بیا ساقی بدور دو ستکانی بده بر گل شراب ارغوانی
هر طرف شاخ گلی چون ساقی گل پیرهن در کفش هر گل شراب رنگ و بو را ساغر است
بر یاد روی خوبان، می می‌خوریم والحق ذوقی تمام دارد، بر گل شراب خوردن
بیا چو غنچهٔ تر، خیمه زن برابر گل شراب لاله‌صفت خور، به بوی ساغر گل
نگردد تا جمالت مست زینت بخشی گلشن زجام گل شراب رنگ مانند شرر خیزد
بهار آمد و بی گل شراب نتوان خورد کلید میکده را نیز باغبان دارد