کروف
معنی کلمه کروف در لغت نامه دهخدا

کروف

معنی کلمه کروف در لغت نامه دهخدا

کروف. [ ک ُ ] ( ع مص ) بوئیدن خرکمیز را. ( المصادر زوزنی ). کرف. رجوع به کرف شود.

معنی کلمه کروف در دانشنامه عمومی

کروف ( به آلمانی: Kröv ) یک شهر در آلمان است که در برنکاستل - ویتلیش واقع شده است. کروف ۲٬۲۸۳ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه کروف در دانشنامه عمومی

جملاتی از کاربرد کلمه کروف

ایجاد مقام‌ها یا پرده‌های موسیقی را به باربد نسبت می‌دهند؛ در زمان او که در دربار خسرو پرویز خنیاگر بوده، شمار پرده‌ها هفت بوده است. گفته شده پس از او، شاگردی از شاگردانش عدد آن‌ها را به دوازده رسانده است. برخی منابع، هفت خسروانی را به او نسبت می‌دهند و از برخی از آن‌ها، نام می‌برند. در یک منبع از شش‌تای آن‌ها نام برده شده که عبارتند از سکاف، امرسه، مادراروسنان، شایکاد، شیشم و جوبعران. در منبعی دیگر، این مقام‌ها هشت کروف خوانده شده که عبارتند از بندستان، بهار، ابرین، ابرینه، ماذرواسبان، شسم، القبه و اسبراس.