کرم ورزیدن

معنی کلمه کرم ورزیدن در لغت نامه دهخدا

کرم ورزیدن. [ ک َ رَ وَ دَ ] ( مص مرکب ) کرم کردن :
کرم ورزد آن کس که مغزی در اوست.سعدی ( بوستان ).

معنی کلمه کرم ورزیدن در فرهنگ فارسی

کرم کردن

جملاتی از کاربرد کلمه کرم ورزیدن

از لطف تو سهل است کرم ورزیدن چشم از گنه بی گنهان پوشیدن