معنی کلمه کرم کردن در لغت نامه دهخدا
گفت کرم کن که پشیمان شدیم
کافر بودیم و مسلمان شدیم.نظامی.خدای را چه توان گفت شکر و فضل و کرم
بدین کرم که دگر باره کرد بر عالم.سعدی.کرم کن چنان کت برآید ز دست
جهانبان در خیر بر کس نبست.سعدی ( بوستان ).کرم کن که فردا که دیوان نهند
منازل بمقدار احسان دهند.سعدی ( بوستان ).منعم که نظر به حال درویش کند
چندانکه طمع کند کرم بیش کند.سعدی.ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
کجاست پیک صبا گر همی کند کرمی.حافظ.