کراده
معنی کلمه کراده در لغت نامه دهخدا

کراده

معنی کلمه کراده در لغت نامه دهخدا

کراده. [ ک ُ / ک َ دَ / دِ ] ( اِ ) بمعنی کراد است که جامه کهنه باشد. ( آنندراج ). جامه کهنه پاره پاره. ( ناظم الاطباء ). کراره. ( آنندراج ). کزاد. رجوع به کراره ، کراد و کزاد شود.

معنی کلمه کراده در فرهنگ فارسی

بمعنی کراد است که جامه کهنه باشد. جامه کهنه پاره پاره

معنی کلمه کراده در دانشنامه عمومی

کراده (جهرم). کراده
کراده روستایی در دهستان پل به بالا بخش سیمکان شهرستان جهرم استان فارس ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۷۹۱ نفر ( ۲۲۸ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه کراده

تل کراده مربوط به دوران‌های تاریخی قبل از اسلام است و در شهرستان جهرم، بخش سیمکان، روستای کراده واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۲۰۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
داعش در اعلامیه‌ای مسئولیت حمله را به عهده گرفت و ابو مها العراقی را به عنوان بمب‌گذار کراده معرفی کرد. گزارش شده‌است که عامل انفجار یک خودروی یخچال بوده که با مواد منفجره پر شده‌بود.
دقایقی پس از نیمه شب به وقت محلی، انفجار بمبی در محلهٔ کراده که در یک خودرو جاسازی شده‌بود، منجر به کشته شدن بیش از صد نفر و زخمی شدن صدها نفر دیگر شد. این محلهٔ عمدتاً سنی نشین به دلیل ماه رمضان در نیمهٔ شب شلوغ بود. انفجار یک بمب کنار جاده‌ای دیگر در محلهٔ شعب باعث کشته شدن دست‌کم پنج نفر شد.
خفر در زمان هخامنشیان دارای رونق بوده چنانچه در الواح گلی تخت جمشید نیز از خفر با نام «کبرپیش» یاد شده‌است. در یکی از این الواح «اَرتَخم» حاکم فسا، مزد ۱۵۰ کارگری که در بشی‌یا (فسای کنونی) و کبرپیش (خفر) کار می‌کردند از خزانه‌دار کل پارس «راتی بیندا» خواسته‌است. مقبره جاماسب حکیم در روستای کراده در منطقه خفر نیز مربوط به دوران هخامنشی است و نشان از رونق خفر در آن دوران دارد. قابل بیان است که در کتب مختلف کردیه چوبین خواهر بهرام چوبین و سردار سپاه ساسانی نیز از مردمان خفر بوده‌است.