معنی کلمه کج طبعی در لغت نامه دهخدا کج طبعی. [ ک َ طَ ] ( حامص مرکب ) عمل کج طبع. بدسلیقگی. زشت پسندی. ستیزندگی.
جملاتی از کاربرد کلمه کج طبعی با رخ او ننگرم در هر که کج طبعی بود با گل ار خاطر بسوی خار و خس باشد مرا راستی مهر توام زی سجن اسکندر کشاند ورنه هارب بودم از کج طبعی خویش و تبار