معنی کلمه کج بازی در لغت نامه دهخدا کج بازی. [ ک َ ] ( حامص مرکب ) عمل کج باز. دغلی. مفسدی. مکاری. فریبندگی : ای همه ضرب تو به کج بازی ضربه ای زن به راست اندازی.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه کج بازی کار ما با گردش طاس است و نقش کعبتین با حساب انجم و کج بازی گردون چه کار