چپ شدن

معنی کلمه چپ شدن در لغت نامه دهخدا

چپ شدن. [ چ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از منحرف گردیدن باشد. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). کنایه از منحرف شدن باشد. ( آنندراج ). || کنایه از نقیض گرفتن باشد. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چپ افتادن. بدشدن. دشمن شدن. رجوع به چپ افتادن شود. || چپ شدن چشم ؛ احول شدن. دوبین شدن. احول گردیدن. لوچ شدن. || متمایل بسمت چپ شدن. چپه شدن.

معنی کلمه چپ شدن در فرهنگ معین

(چَ. شُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - منحرف شدن ، واژگون گردیدن . ۲ - طرف دار سیاست دست چپی شدن .

معنی کلمه چپ شدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- منحرف شدن واژگون گردیدن چپه شدن . ۲- طرفدار سیاست دست چپی شدن .

معنی کلمه چپ شدن در ویکی واژه

منحرف شدن، واژگون گردیدن.
طرف دار سیاست دست چپی شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه چپ شدن

مزیت این طرح از درها اینست که به هنگام سوار و پیاده شدن در مناطق شلوغ شهری جای کم‌تری را برای باز و بسته شدن نیاز دارد. ایراد اصلی که به این طرح گرفته می‌شود اینست که در صورت تصادف و چپ شدن خودرو باز شدن این درها به منظور تخلیه سواره‌ها امکان‌پذیر نیست.
ماسوآ تلاش زیادی می‌کند تا از دست شوکا و اطرافیانش فرار کند اما موفق نمی‌شود. در راه بردن ماسوآ به قصر شاندرگوپتا، ماسوا با سرنشینان درگیر می‌شود و این درگیری باعث انحراف و چپ شدن ماشین می‌شود.