چپه

چپه

معنی کلمه چپه در لغت نامه دهخدا

چپه. [ چ َپ َ / پ ِ ] ( اِ ) تخته ای باشد دسته دار بهیأت بیل که کشتی بانان بدان کشتی رانند. ( برهان ) ( آنندراج ). تخته ای دسته دار بشکل بیل که کشتی بانان کشتی بدان رانند. ( ناظم الاطباء ). پارو. پاروی کشتی رانی. || کف دست و مشت. || کف زدن. ( فرهنگ نظام ). چپک زدن. تصفیق. تصفیح. زدن دست بر دست دیگر، نشانه شادی را. دست زدن. دستک زدن. چپک. رجوع به چپک و چپک زدن شود. || یکنوع سگ شکاری. زغر. ( شعوری ). سگ شکاری درشت که شکارچی با آن شکار را می یابد. سگ زیرک. ( ناظم الاطباء ).
چپه. [ چ َپ ْ پ َ / پ ِ ] ( ص ) کسی را گویند که پیوسته کارها را بدست چپ کند. ( برهان ) ( آنندراج ). کسی که با دست چپ کار میکند. ( ناظم الاطباء ). چپه دست. ( ناظم الاطباء ). چپ. چپ دست. اعسر. آنکه با دست چپ کار دست را کند. ( شعوری ). چپل. رجوع به چپ و چپ دست و چپه دست شود. || آدمی و حیوان چلاق. ( شعوری ).
- اسب چپه ؛ اسبی که هنگام گذشتن از جوی یا نهرآب پای چپ را جلوتر از پای راست بردارد. ( شعوری ).
چپه. [ چ َ پ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اوغاز بخش باجگیران شهرستان قوچان که در 30هزارگزی جنوب باختری باجگیران و 21هزارگزی باختر شوسه عمومی قوچان بباجگیران واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و 388 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن قالیچه ، گلیم و جوراب و راهش مالرو است. ( ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
چپه. [ چ َ پ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد که در 90هزارگزی شمال باختری اسفراین و 10هزارگزی جنوب شوسه عمومی بجنورد به شقان واقع شده. دامنه و سردسیر است و 80 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
چپه. [ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای است از مزارع بجنورد، که هوایش معتدل و جمعیتش چهار خانوار است و زراعتش از آب چشمه مشروب میشود». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 213 ).

معنی کلمه چپه در فرهنگ معین

(چَ پِّ ) (ص . ) ۱ - چپ دست ، کسی که با دست چپ کار می کند. ۲ - واژگون .

معنی کلمه چپه در فرهنگ عمید

پاروی قایق رانی
۱. واژگون.
۲. کسی که بیشتر با دست چپ کار می کند، چپ دست.
* چپه شدن: (مصدر متعدی ) [عامیانه] = * چپه کردن
* چپه کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه]
۱. واژگون شدن، وارون شدن.
۲. [مجاز] خوابیدن.

معنی کلمه چپه در فرهنگ فارسی

۱-( صفت )کسی که کارها بدست چپ انجام دهد. ۲- ( اسم ) انحراف بیک سمت .
مولف مر آت البلدان نویسد : (( مزرعه ایست از مزارع بجنورد که هوایش معتدل و زراعتش از آب چشمه مشورب میشود ) )

معنی کلمه چپه در دانشنامه عمومی

چپه روستایی در دهستان شوقان بخش جلگه شوقان شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۵۰ نفر ( ۲۰خانوار ) بوده است.

معنی کلمه چپه در ویکی واژه

چپ دست، کسی که با دست چپ کار می‌کند.
واژگون.

جملاتی از کاربرد کلمه چپه

تپه چپه جو در شهرستان خرم‌آباد، بخش دوره چگنی، دهستان کشکان، ۳۰۰ متری شمال روستای کلهو واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۱۵۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
که اغلب با پسوند خساره زاد یا خساره چپه هستند.