معنی کلمه چهره گشای در لغت نامه دهخدا
اندرین موسم نوروز که از لطف هوا
لعبتان بینی در انجمن چهره گشای.شرف شفروه. || صورتگر. نقاش :
نقش دلبند دلگشای ترا
خامه فتنه بوده چهره گشای.ابوالفرج رونی.نقش بندان پرده جان را
نقش دیوار تست چهره گشای.سیف اسفرنگ.خانه مانی است طبع چهره گشای بهار
نایب عیسی است ماه رنگرز شاخسار.( ؟ )