چشم چراغ. [ چ َ / چ ِ م ِ چ ِ ] ( اِ مرکب ) بمعنی خوبی و روشنایی. ( آنندراج ). چراغ. چشم و چراغ. رجوع به چراغ و چشم و چراغ شود. || هر چیز گزیده و نخبه از سایر چیزها. || کنایه از محبوب و معشوق. ( آنندراج ) : تا ظن نبری چشم چراغا که شب آید چشم و دل من سیر شود زان لب شیرین.فرخی ( از آنندراج ).رجوع به «چشم و چراغ » شود.
معنی کلمه چشم چراغ در فرهنگ فارسی
بمعنی خوبی و روشنایی . چراغ . چشم و چراغ ٠ یا هر چیز گزیده و نخب. از سایر چیزها .
جملاتی از کاربرد کلمه چشم چراغ
شمع بزم جان من از نور رویت روشن است باد روشن دائما چشم چراغ جان من
بسهم شیر و بتن زنده پیل و چشم چراغ چو عزم بر سر کوه چو وال در دل یم
قدش چشم چراغ کامجویی بود پروانه اش پاکیزه خویی
زگرد تیره روشن تر اسیر آیینه عاشق مگو شام جدایی سرمه چشم چراغ است این
سیدا با دود شمع خویش قانع گشته ایم خاک در چشم چراغ جود حاتم کرده ایم
ازوست تاج سر شمع و نور چشم چراغ بدوست رونق خرگاه و زینت ایوان
به آن چشم چراغ اهل بینش که بر وی بد مدار آفرینش
شمع ز نورش مژه پر اشک داشت چشم چراغ آبله از رشک داشت
شبی روز منست ای از تو روشن چشم داغ من که گردی انجمن افروز من چشم چراغ من