پیکر تراش

معنی کلمه پیکر تراش در لغت نامه دهخدا

پیکرتراش. [ پ َ / پ ِ ک َ ت َ ] ( نف مرکب ) بت تراش. بتگر: فیدیاس پیکرتراشی بی نظیر بود.

معنی کلمه پیکر تراش در فرهنگ معین

( ~. تَ ) (ص فا. ) مجسمه ساز.

معنی کلمه پیکر تراش در فرهنگ عمید

تراشندۀ پیکر، مجسمه ساز.

معنی کلمه پیکر تراش در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پیکر تراشد مجسمه ساز.

جملاتی از کاربرد کلمه پیکر تراش

دوناتلو نه تنها مجسمه‌های زیادی را خلق کرد، بلکه طاقچه‌ها و چهارچوب های کلیساهای زیادی را نیز ساخته‌است. این طاقچه‌ها اولین نمونه‌های سبک معماری جدید رنسانسی هستند که معمار ایتالیایی پایه‌گذار آن بود. در این سبک دیگر تمام فرمهای بجا مانده از سبک گوتیک نیز به‌طور کامل حذف شده‌اند. قابل ذکر است که دوناتلو به تنهایی قادر به خلق این آثار نبود و در برخی کارهای این دوره مازاتچو، پیکر تراش و معماری که دوناتلو با او همکاری می‌کرد، به احتمال زیاد به او کمک کرده‌است. در این همکاری دو نفره، مازاتچو غالباً مسئول ساخت قسمت چهار چوب معماری و مجسمه‌های تزیینی و دوناتلو مسئولیت مجسمه‌های برنزی را به عهده داشته‌است.

لئوناردو دا وینچی در روزگار خویش، به عنوان یک پیکر تراش و معمار شهرت کاملی داشت، ولی هیچ‌یک از مجسمه‌های ساخت وی باقی نمانده‌است و هیچ ساختمانی وجود ندارد که بتوان ساختش را به وی نسبت داد. از مشاهدهٔ انبوه نقشه‌های وی برای ساختمان‌های متراکم در مرکز، چنین بر می‌آید که لئوناردو از لحاظ علاقه به این نوع ساختمان با دیگر معماران دورهٔ رنسانس وجه مشترک داشته‌است. در میلان، لئوناردو به احتمال زیاد با دوناتو برامانته ی معمار در تماس بوده‌ است و وی نیز به هنگام کشیدن طرح‌های اولیه اش برای کلیسای بزرگ سان پیترو در رم حتماً یکی از طراحی‌های لئوناردو را در نظر داشته‌ است.