فیدیاس
معنی کلمه فیدیاس در لغت نامه دهخدا

فیدیاس

معنی کلمه فیدیاس در لغت نامه دهخدا

فیدیاس. ( اِخ ) حجار معروف یونان که در قرن پنجم ق. م. میزیسته و بزرگترین حجار یونان کهن به شمار میرود. وی در عصر پریکلس در آتن به شهرت رسید و سرانجام در زندان درگذشت. سنگتراشیهای المپ از اوست. ( از فرهنگ بیوگرافی وبستر ).

معنی کلمه فیدیاس در فرهنگ فارسی

حجار یونانی ( قر. ۵ ق م . ) وی در آتن متولد شد و حدود ۴۳۱ ق م . درگذشت . فیدیاس در حجاری و پیکر تراشی مهارت تمام داشت و آثار قابل ذکروی عبارتند از : [ زئوس ( ژوپیتر ) اولمپیا ] و [ آتنا] ( مینروا ) ] که از برنج ( برونز ) ساخته شده اند و دیگر [ آتنای پارتنون ] .
حجار معروف یونان که در قرن پنجم می زیسته و بزرگترین حجار یونان کهن به شمار می رود .

معنی کلمه فیدیاس در دانشنامه عمومی

فیدیاس ( به یونانی باستان:Φειδίας ) ( زاده:۴۹۱ - مرگ ۴۳۰ ( پیش از میلاد ) ) پیکرتراش یونان باستان بود. او را به چشم برترین تندیس گر سبک کهن می نگرند. وی پسر خارمیدس بود.
او نیایشگاه آتنا را در آکروپولیس آتن و تندیس بسیار تنومند زئوس را در المپیا در سده پنجم پیش از میلاد مسیح طرح ریزی نمود. گویا اثرهای آتنی او به فرمان پریکلس ساخته شده اند.
گزارش های گوناگونی دربارهٔ پرورش او به ما رسیده است. هگیاس، آگلاداس و تاسیان نگارگر پولیگنوتوس را استاد او دانسته اند. به حساب آگلاداس می توان گفت که آموزشگاه های دورین به حتم بر بسیاری از کارهای او اثرگذارده اند.
دربارهٔ زندگی او جدا از کارش کم می دانیم. از دو شاگرد او یاد شده است که او با هر دو رابطه عاشقانه و جنسی آنچنان که در یونان باستان رسم بود داشت؛ یکی آگوراکتیروس که برای پیکرتراشی نمسیس در رامنوس شناخته شده است. دیگری که استادش بدو دلبسته تر بود و پیوستگی نزدیکتری هم بدو داشت پانتارکس الیسی بود که در هشتادوششمین بازی های المپیک باستانی در ۴۳۶ ( پیش از میلاد ) در رشته کشتی برنده شده بود. از این پسر جوان برای مدل بخشی تندیس زئوس فیدیاس بهره برده بود. او متهم شده است که روی انگشت کوچک زئوس چنین حک کرده بود: پانتارکس زیباست.
دربارهٔ مرگ او پلوتارک گزارش می دهد که وی مورد خشم پریکلس قرارگرفته بود و در زندان وی مرد. هرچند این گزارش چندان درست نمی نماید. در گزارش دیگری فیلوخوروس برپایه گفتاوردی از حاشیه نویسی آریستوفان می گوید که او از زندان به سوی الیس گریخت. در آنجا او تندیس بزرگی از زئوس برای مردمان آن سامان ساخت و پس از آن به دست ایشان کشته شد. اگر بخواهیم گزارش پلوتارک را بپذیریم می توان گفت که او پس از پایان کارش در الیس به آتن بازگشته و در آنجا پس از پایان کار تندیس زئوس در المپیا دادگاهی شده و به زندان افکنده شده است.
معنی کلمه فیدیاس در فرهنگ فارسی

معنی کلمه فیدیاس در دانشنامه آزاد فارسی

فیدیاس (میانۀ قرن ۵ پ م)(Phidias)
مجسمه ساز یونانی. در آتن کار می کرد و سرپرست ساخت پیکره های پارتنون بود (که بیشتر آن ها در موزۀ بریتانیا، لندن، و در مجموعۀ مرمرینه های الجین نگهداری می شوند). نیز مجسمۀ غول پیکر زئوس را در اُلمپ ساخت که از عجایب هفت گانۀ جهان به شمار می رفت. هیچ پیکرۀ دیگری را نمی توان به طور قطع از فیدیاس دانست. فیدیاس از دوستان پریکلس، دولتمرد آتنی، بود که او را به نظارت بر ساخت ابنیۀ عمومی شهر گمارد. حدود ۴۳۸پ م، پیکرۀ آتنا را از عاج و طلا برای پارتنون ساخت. شش سال بعد متهم شد که با گنجاندن تصویر خودش و پریکلس بر روی سپر الهه، مرتکب بی حرمتی شده، و از طلای سپرده شده نیز دزدیده است. سرانجام در زندان یا در تبعید درگذشت.

جملاتی از کاربرد کلمه فیدیاس

پیزانلو از سوی انسانگرایان معاصر خویش و شاعرانی چون گوارینو د ورونا ستایش شده و با نام‌هایی چون چیمابوئه، فیدیاس و پراکسیتلس مقایسه شده‌است.
تندیس‌ساز فیدیاس بود که قبلآ نیز تندیس‌هایی با شکوه از الهه آتنا ساخته بود. فیدیاس و کارگرانش در ابتدا داربستی چوبی را به عنوان اسکلت تندیس برپا کردند. سپس اسکلت چوبی را با صفحاتی از عاج به عنوان پوست آن پوشانیدند و صفحاتی از طلا را برای لباس‌های آن به کار بردند. در پایان کار همه جای تندیس پوشیده شده بود و آن قالب تو خالی به تندیسی تو پُر شبیه شده بود.
تندیس چنان بود که گویا زئوس بر تختی قیمتی نشسته است. بالاترین نقطه تندیس ۱۳ متر ارتفاع داشت که تقریباً نزدیک به سقف معبد بود. بینندگان چنان می‌پنداشتند که اگر زئوس بلند شود، سقف را از جای خود تکان خواهد داد. بر روی دیوارها سکوهایی ساخته شده بود تا مردم بتوانند بالا بروند و صورت تندیس را ببینند. فیدیاس در سال ۴۴۰ پیش از میلاد کار بر روی تندیس را آغاز کرد و در سال ۴۳۰ پیش از میلاد کار تندیس کامل شد و به مدّت ۸۰۰ سال به عنوان یکی از شگفت‌آورترین بناهای جهان شناخته شد. تاریخ ساخت تندیس بعد از کشف باقی‌مانده‌های آن در المپیای یونان در دههٔ ۱۹۵۰ تأیید شد.