وشه
معنی کلمه وشه در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه وشه
سپید کردن آبگینه چون نقره: بستاند سپیداب ارزیز و ریم نقره و هر دو را به آب وشه بیاغارد و سرکه بر وی ریزد و یک شبانروز ویرا رها کند. پس از آن بسایدش و بر قدح آبگینه مالدش و بر آتش وی را نیک گرم کند.
به پیکی سپردند چون تند باد فرستاده آورد وشه را بداد
نور احد است احمد وشه سایه ی ایزد بر بند نشاط از همه جز دوست زبان را
مال و دشمن بر تو دیر نپایند ازانک ملک دشمن مالی وشه دشمن مال
خروشید کای لشکر بی حیا به کین با خدا وشه انبیا
چو پیشی یافت اسب شاه ازان زال زبان بگشاد وشه را گفت در حال