نحمان

معنی کلمه نحمان در لغت نامه دهخدا

نحمان. [ ن َ ح َ ] ( ع مص ) نحم. نحیم. رجوع به نَحْم شود.

جملاتی از کاربرد کلمه نحمان

زمانی که موشه بن نحمان در ۱۲۶۷ از شهر دیدن کرد، از بین جمعیت ۲۰۰۰ نفری شهر تنها دو خانوار یهودی و ۳۰۰ نفر مسیحی در آن یافت.
حییم نحمان بیالیک (به عبری: חיים נחמן ביאליק) شاعر عبری‌زبان، نویسنده کودک، مترجم، ناشر و پیشگام شعر نو عبری بود. از وی به عنوان «شاعر ملی اسرائیل» و یکی از چهره‌های مهم و تأثیرگذار در ادبیات عبری و ییدیش یاد می‌شود.
زمانی که جنگ به فعالیت مدارس تاربوت اروپایی پایان داد، آنها مدتها از کمبود بودجه مزمن رنج می‌بردند. برخی یهودیان اروپایی از جمله شاعر حییم نحمان بیالیک و رهبران صهیونیست ناحوم سوکولوف و زیو ژابوتینسکی از کمیته توزیع مشترک یهودیان آمریکا درخواست کمک کردند.
مفسران کتاب مقدس دربارهٔ اینکه چرا خدا ترتیبی داد تا موسی توسط دختر فرعون بزرگ شود، بحث‌هایی کرده‌اند. ابراهیم بن عزرا می‌گوید که این اولاً برای آموزش شجاعت و رهبری به موسی بوده‌است، چه او نمی‌توانسته خصوصیاتی از این دست را در میان قومی به بند کشیده شده کسب کند؛ و دوماً برای اینکه موسی احترام مردمش را داشته باشد، زیرا اگر از کودکی با آن‌ها زندگی می‌کرد، او را بزرگ نمی‌شماردند. در نظر اسحاق آرامه، این موضوع بخشی از طرح الهی بوده تا پادشاه ظالم از طریق یکی از اعضای خانواده خود شکست بخورد. موشه بن نحمان معتقد بود موسی در کاخ فرعون بزرگ شد تا به حضور در برابر پادشاه عادت کند، چراکه سرنوشت مقدر کرده بود در برابر فرعون بایستد و آزادی اسرائیلیان را طلب کند.