نان پزی

معنی کلمه نان پزی در لغت نامه دهخدا

نان پزی. [ پ َ ] ( حامص مرکب ) نانوائی. خبازی. نان پختن. || نان فروشی. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نان پزی در فرهنگ فارسی

شغل وعمل نان پز. ( اسم ) دکان نانوایی نان فروشی .

جملاتی از کاربرد کلمه نان پزی

بنا به گفته راویان محلی در این مقبره، نذری با عنوان نذر بی بی تندوری صورت می‌گیرد. این نذر شبیه دخیل بستن در کنار قبور ائمه است، که طنابی را به گردن و بخشی از آن را به مشبک‌های ضریح می‌بندند، در اینجا طناب به درخت گز بسته می‌شود و در جوار مقبره، تنور نان پزی قرار دارد. اگر نیت آن‌ها برآورده شود دور تنور را آب و جارو می‌زنند نان می‌پزند و به صورت خیرات بین همسایه‌ها تقسیم می‌کنند.
ز خاک من اگر گندم برآید از آن گر نان پزی مستی فزاید
فرهای امروزی دارای دو نوع المنت حرارتی هستند، یکی برای نان پزی و شیرینی پزی، که از سامانه انتقال حرارت همرفت و هدایتی برخوردار است و دیگری برای کباب کردن که به سامانه انتقال حرارت تابشی و تشعشعاتی مجهز می‌باشد.