نان و پنیر

معنی کلمه نان و پنیر در لغت نامه دهخدا

نان و پنیر. [ ن ُ پ َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول ، مختصر غذا. غذای اندک و مختصر. غذائی ساده و به دور از تکلف : نان و پنیری با هم خوردیم ؛ مختصر غذائی صرف کردیم ، غذای ساده بی تکلفی خوردیم.
- امثال :
نان و پنیر بخور و بمیر !
نان و پنیر سر به زمین !
رجوع به امثال ذیل مدخل نان شود.

معنی کلمه نان و پنیر در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نان بعلاوه پنیر. ۲ - غذای اندک وساده .

معنی کلمه نان و پنیر در دانشنامه آزاد فارسی

منظومه ای عرفانی ـ اخلاقی در وزن مثنوی به فارسی. این نگاشته در نقد برخی از حکما و متصوفۀ غیرحقیقی است که مؤلف در طی آن با بهره از حکایات و تمثیل ها، به شناسایی عقل و علم حقیقی پرداخته است. این نگاشته در کلیات شیخ بهایی چاپ شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه نان و پنیر

او سپس به ریاست دانشسرای عالی (تربیت معلم امروزی) رسیده و با تلاش خود و بردن لایحه‌ای به مجلس آن را مستقل می‌کند و در راه‌اندازی آزمایشگاه‌های گوناگون برای آن بسیار تلاش می‌کند. دخترش شیرین بیانی در خاطره‌ای به یاد می‌آورد که پدرش روزی برای ناهار به منزل می‌رود و بسیار اندوهگین بوده‌است و پس از پرسش علت می‌شنود: «وقتی از درمی‌آمدم بیرون، دیدم دانشجویی کنار جوی، دستمالش رو پهن کرده و مشغول خوردن نان و پنیر و خیار برای ناهار است. من خیلی ناراحت شدم. باید برای آن فکری بکنم» و با تلاش‌های او برای نخستین بار رستوران در دانشگاه ساخته می‌شود و گاهی هم خودش آنجا کنار دانشجویان غذا می‌خورد.
کی آرزویِ سَلوی و مَنّ ره دهد به دل آن اکتفا به نان و پنیر و پیاز کن
یکی از رویدادهای زندگی تختی، پیشنهاد به او برای بازی در فیلم سینمایی بوده است. فردین که از دوستان تختی بود، او را برمی‌انگیزد که بازیگر سینما بشود. فردین به او می‌گوید: «بلور بازی کرد، تو هم بیا و بازی کن.» حتی پیشنهاد می‌دهند در فیلم‌های تبلیغاتی بازی کند. به تختی پیشنهاد تبلیغ عسل می‌دهند، اما او در جواب می‌گوید: «من با خوردن عسل پهلوان نشدم! خاک و خُل خوردم و خوراک‌ام نان و پنیر بود و با سختی‌ها ساختم و تمرین کردم تا به جایی رسیدم.»