نامرضی

معنی کلمه نامرضی در لغت نامه دهخدا

نامرضی. [ م َ ] ( ص مرکب ) غیرمطبوع. ناپسند. ناگوار. مکروه. غیرمقبول. ناشایسته. ( ناظم الاطباء ). که موجب رضایت و مورد پسند خاطر نیست : و از سیر افعال نامحمود و صور اعمال نامرضی امتناع نمایند. ( سندبادنامه ص 4 ).

جملاتی از کاربرد کلمه نامرضی

گناه بندهٔ نادم ز فعل نامرضی اگر بزرگ‌تر از عالم است و مافیها