معنی کلمه ناقوس زن در لغت نامه دهخدا ناقوس زن. [ زَ ] ( نف مرکب ) آنکه ناقوس می نوازد. نوازنده ناقوس : کبک ناقوس زن وشارک سنتورزن است فاخته نای زن و بط شده طنبورزنا.منوچهری.
معنی کلمه ناقوس زن در فرهنگ فارسی ( صفت ) آنکه ناقوس رابصدا در آورد نوازنده ناقوس : کبک ناقوس زن وشارک سنتورزن است فاخته نای زن و بط شده طنبور زنا . ( منوچهری .د.چا.۱:۲ )
جملاتی از کاربرد کلمه ناقوس زن بود عاشق برهمن بر رخ ماه دلش آتشکده، ناقوس زن آه گل چو ترسابچگان افکند در گردن طیب بلبل ناقوس زن را گفت کای شوریده یار