نافه گشائی. [ ف َ / ف ِ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل نافه گشای. سر نافه بازکردن. مجازاً، به معنی عطرافشانی و معطر و مشک آگین کردن هوا. - نافه گشائی کردن ؛ نافه را باز کردن. کنایه از عطر افشانی کردن : چون صبحدم عید کند نافه گشائی بگشای سر خم که کند صبح نمائی.خاقانی.به ادب نافه گشائی کن از آن زلف سیاه جای دلهای عزیز است به هم برمزنش.حافظ.
جملاتی از کاربرد کلمه نافه گشائی
غلط که آهوی چشم توکرد نافه گشائی نسیم مشک وزیدن گرفت گرد عذارت
چه باشد ار بنمائی ز نامه نافه گشائی ز زلفِ غالیه سا ، خُوش نمی کنی چُو مشامی
رسد اگر بمشام تو آن روایج فیض عجب که نافه گشائی ز مشگ تاتاری
چون صبحدم عید کند نافه گشائی بگشای سر خم که کند صبح نمائی
بر سر زلفش گذشته ئی که بدینسان نافه گشائی کنی و مشک نثاری
رواج مشگ ختن چون بود که هست صبا را هزار نافه گشائی ز جعد غالیه بویت