مک کارتیسم

معنی کلمه مک کارتیسم در فرهنگ معین

(مَ ) [ انگ . ] (اِ. ) مکتب سیاسی ایجاد شده به وسیلة جوزف مک کارتی (۱۹٠۸ - ۱۹۵۷ ) سناتور آمریکایی ، براساس برچسب زدن به مخالفان سیاسی ، به ویژه روشنفکران جهت بی اعتبار کردن آنان در نزد تودة مردم به بهانة پیشگیری از نفوذ کمونیسم .

معنی کلمه مک کارتیسم در دانشنامه آزاد فارسی

مَکْ کارتیسم (McCarthyism)
(یا: شکار مخالفان) اصطلاحی برای تعقیب و آزار سیاسی اقلیت یا گروه های دگراندیش جامعه بدون توجه به گناهکار یا بی گناه بودن آنان. این اصطلاح منسوب به جوزف مک کارتی، سناتور امریکایی، است. مک کارتی در اوج اضطراب امریکاییان از بابت تهدید کمونیسم در دهۀ ۱۹۵۰، بسیاری از مقام های عمومی و شهروندان غیردولتی را به عضویت یا هواداری از حزب کمونیست متهم کرد. بیشتر مدارک وی جعلی و ساختگی بود، ولی کمیته های کنگرۀ ایالات متحده، که به بررسی ادعاهای او می پرداختند، زندگی شغلی بسیاری را بر هم زدند و جوّی از بدگمانی و کج خیالی، به ویژه در محافل روشنفکران لیبرال، پدید آوردند.

جملاتی از کاربرد کلمه مک کارتیسم

این حزب نقش بسیار مهمی در شکل‌دادن به اتحادیه‌های کارگری و دفاع از حقوق سیاه‌پوستان آمریکا در دهه ۳۰ و ۴۰ قرن بیستم داشت، اما در دوران جنگ سرد و اوج مک کارتیسم تا حدود زیادی ضربه خورد و نقش خود به عنوان یک نیروی مؤثر سیاسی را از دست داد.[نیازمند منبع]
او تقریب بورن-اوپنهایمر را پیش نهاد که امروزه در فیزیک کوانتومی استفاده می‌شود. همچنین، در پیشنهاد معادله تولمن-اوپنهایمر-ولکوف نیز نقش به‌سزایی داشت. پس از بازگشت از اروپا دانشیاری در دانشگاه برکلی و مؤسسه فناوری کالیفرنیا به او پیشنهاد شد و او از ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۳ در این دو دانشگاه به تدریس و تحقیق پرداخت. او در جریان مک کارتیسم به اتهام ارتباط با شوروی ؛ از ارکان سیاستگزاری اتمی امریکا حذف شد گرچه بعدها توسط کندی احیا شرف شد.
با پیروزی متفقین، شکست نهایی آلمان نازی در این جنگ و تخریب شدید زیرساختارهای اقتصادی و صنعتی اروپا، آمریکا که کمترین خسارات را متحمل شده بود، به عنوان قدرت بزرگ جهانی پدیدار شد. با اینحال پیامد مستقیم این جنگ، منازعه‌ای گسترده‌تر بود که به جنگ سرد لقب یافت. تنش میان آمریکا و شوروی در این سال‌ها حتی منجر به ناپایداری‌های سیاسی در داخل آمریکا، همچون ظهور مک کارتیسم گردید.
هابارد بعدها از پس اندازهای او را دزدید و پارسونز کارهای دیگری را ادامه داد و مدتی برای برنامه موشکی اسراییل کار کرد. در زمان مک کارتیسم او به جاسوسی متهم شد و دیگر نتوانست در آمریکا به کارهای موشکی ادامه دهد. پارسونز در یک انفجار در آزمایشگاه خانگی خود در سن ۳۷ سالگی از دنیا رفت. مرگ او به عنوان یک حادثه در نظر گرفته می‌شود ولیکن بسیاری دوستان او اعتقاد داشتند که او به قتل رسیده است.