قصابان
معنی کلمه قصابان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه قصابان
بیمار چون آن شنید بدوید و به میان سرای آمد و بر پهلوی راست خفت و پای او سخت ببستند. پس خواجه ابو علی بیامد و کارد بر کارد مالید و فرو نشست و دست بر پهلوی او نهاد چنانکه عادت قصابان بود، پس گفت:
روح حیوان را چه قدرست ای پدر آخر از بازار قصابان گذر
از نوامبر ۲۰۲۱، موزه نورنبرگ براتوورست نیز در بازار دستفروشی نورنبرگ وجود دارد که سفری را در حدود ۷۰۰ سال تاریخ فرهنگی نورنبرگ رست براتوورست با آغاز قرون وسطایی، حماسهها و افسانهها و همچنین صنعتگری قصابان نورنبرگ ارائه میکند. در حدود صد متر مربع است که برای این بخش در نظر گرفته شدهاست.
بازارچه سرپوش خاش مربوط به دوره پهلوی اول است و در خاش، خیابان امام خمینی، بازارچه سرپوش یا قصابان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۰۹۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
ابتدا ۸ نفر در این رابطه دستگیر شدند و نهایتاً سه نفر (مجید توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری) چندین ماه در زندان، زیر شکنجه به سر بردند و برای آنها به ترتیب به سه، دو و نیم و دو سال زندان صادر شد.
در فرهنگ اصطلاحات دیوانی مغول را جعبۀ واژهٔ ترخان این چنین میگویند (چنگیز خان از قوم بارین، شخصی را انکقون رها کرده مثل اینکه اسب و دیگر حیوانات را انکقون میکنند یعنی کسی که آزاد وترخان باشد، همچنین در مناقب آورده شده که (عدهای از قصابان سر رسیدند، میخواستند جانوری را سر ببرند، به آنها دستور داده شد که آزادش کنید، آنها قبول کردند وجانور را ترخانش گذاشتند یعنی آزادش کردند).
نیست فربه تا بدیگش در بجوشم ننگم آید کش به قصابان سپارم
این داستان با اندکی تغییر در برخی از کتابهای مقتل، از جمله طریقالبُکاء از محمدحسین بن عبدالله گریان شهرابی، که در آن داستانی دیگر دربارهٔ یکی از قصابان هواخواه علیبن ابیطالب آمدهاست و شاید منظور از او نیز جوانمرد قصاب بوده باشد هم ذکر شدهاست.
گاو گر واقف ز قصابان بدی کی پی ایشان بدان دکان شدی
اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی در حال مرمت و بازسازی راستهٔ میرزا رحمت شافعی و سر در ورودی راسته قصابان است. هدف از مرمت این بازار ثبت آن در فهرست آثار میراث فرهنگی کشور است.
ابیات لوحه قبرِ داخل بقعه نشان میدهد که صاحب آن را همان پیر افسانهای صنف قصاب دانستهاند. محله اطراف بقعه نیز جوانمرد قصاب نام گرفته و قصه جوانمرد قصاب برای مردم این محل، معروف و مقبره او زیارتگاه است. مقبرههای دیگری هم در برخی روستاها به نام جوانمرد قصاب هست و احتمال دارد همه آنها مقبرههایی نمادین برای شخصیت افسانهای جوانمرد قصاب باشند. قصابان افغانستان شبهای جمعه به نام جوانمرد قصاب نذری میدهند و در حین مراسم، یکی از پیران خانواده قصه جوانمرد قصاب را نقل میکند.
پیرامون شخصیت جوانمرد قصاب روایتهای متفاوتی ذکر شدهاست. در رسالهای در بارهٔ قصابان و سلاخان دربارهٔ او آمدهاست:
دراوائل سال ۱۳۷۶ خورشیدی ازین باغ اثری بجا نمانده بود. این باغ در اثر بیتوجهی حکومتهای پیشین و سپس در دوران جنگهای ۲۳ سال اخیر به ویرانهای تبدیل شد و مکانی برای کشتن چارپایان بدست قصابان بود. ولی با اینحال مسجد آن طور نسبی آباد بود.