گاهنبار

گاهنبار

معنی کلمه گاهنبار در لغت نامه دهخدا

گاهنبار. [ هَِم ْ ] ( اِ ) گاهنبار و گاه باره هر دو دارای یک معنی است و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را در آن آفرید و مجوس در کتاب زند از زردشت نقل میکنند که حق سبحانه و تعالی عالم را در ششگاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند و گاه گاهنبار اول میدیوزرم نام دارد و آن خور روز باشد که روزپانزدهم اردیبهشت ماه قدیم است. گویند که یزدان از این روز تا چهل روز آفرینش آسمانها را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار دویم میدیوسمه نام دارد و آن خور روز است که یازدهم تیرماه قدیم باشد گویند که یزدان از این روز تا شصت روز آفرینش آب را تمام کرد. و گاه گاهنبار سیم پیتی سهیم نام دارد و آن آشتاد روز است که بیست و سیم شهریورماه قدیم باشد. گویند که یزدان از این روز تا هفتاد و پنج روز آفرینش زمین را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار چهارم ایاتهریم نام دارد وآن آشتاد روز است که بیست و ششم مهر ماه قدیم باشد و گویند یزدان از این روز تا سی روز آفرینش نبات و اشجار و رستنی ها را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار پنجم میدیاریم نام دارد و آن مهر روز است که شانزدهم بهمن ماه قدیم باشد. گویند که یزدان از این روز تا هشتاد روز حیوانات را بیافرید و حیوانات چرنده و پرنده دو صد و هشتاد و دو نوع است از این جمله یکصد و هفتاد و دو چرنده و یک صد و ده نوع دیگر پرنده. و گاه گاهنبار ششم همسپتهدیم نام دارد و آن اهنود روز است که روز اول خمسه مسترقه قدیم باشد گویند که یزدان ازاین روز تا هفتاد و پنج روز آفرینش آدم علیه السلام کرده و مبادی این ایام بر تقدیری است که خمسه مسترقه را در آخر بهمن ماه افزایند و بهمن ماه سی و پنج گیرند و بعضی گویند اول گاه اول بیست و ششم اردیبهشت ماه قدیم است ، و اول گاه دوم بیست و ششم تیرماه و اول گاه سیم شانزدهم شهریورماه و اول گاه چهارم پانزدهم مهرماه و اول گاه پنجم یازدهم دی ماه و اول گاه ششم سی ویکم اسفندماه است که اول خمسه مسترقه و آخر اسفندارماه باشد و جمعی دیگر گویند که اول گاه اوّل یازدهم دی ماه قدیم اول گاه دوم یازدهم اسفندار ماه و اول گاه سیم بیست و ششم اردیبهشت ماه و اول گاه چهارم بیست و ششم خرداد ماه و اول گاه پنجم شانزدهم شهریورماه واول گاه ششم سی و یکم آبان ماه است که اول خمسه مسترقة باشد. ( برهان قاطع ). صاحب آنندراج چنین آرد: ایزدتعالی هر دو گیتی را بشش روز آفرید و زردشت گفته که ایزدتعالی به هرباری گونه آفرید: چون آسمان و زمین و گیاه و جانوران و مردم ، و اول هر یک از این بارهاپنج روز است نام شان گاهنبار و کهنبار و گهنبد و گهبار و گاهبار، و اول هر گاهی نامی دارد و به تعظیم اول هرگاه پنج روز فارسیان عیش میکرده اند، و از قراری که در کتاب ژند پارسیان مرقوم است ؛ گاه گاهنبار اول نام میدیوزرم است از یوم اورمزد فروردین ماه شمسی یعنی جلالی چهل روز گذشته و روز خیر ایزد و اردی و اردیبهشت ماه میباشد که تا دی بمهر ایزد پنجروز گاهنبار است که چهل و پنج روز مدّت آن است. گاهنبار دوم روز خورشید ایزد از تیرماه شمسی یعنی جلالی بعد از گهنباراول شصت روز میباشد که اسم آن میدیوسهم است و آن نیز از روز خورشید تا روز دی ماه بمهر پنجروز است. گهنبار سوم روز استاد از شهریور ماه شمسی یعنی جلالی پنج روز گهنبار است که آن را فیتیوشهم گاه گویند و این گهنبار هفتاد و پنجروز است بعد از گهنبار دوم. و گهنبار چهارم سی روز بعد از گهنبار سیم ، در یوم استاد از مهرماه شمسی یعنی جلالی گهنبار اتیرم گاه پنجروز است. گهنبار پنجم هشتاد روز است بعد از گهنبار چهارم ، در یوم مهر از دی ماه شمسی یعنی جلالی ، تا پنج روز گهنبارمیدیو آرامگاه است گهنبار ششم هفتاد و پنج روز بعد از گهنبار پنجم ، در خمسه مسترقه گهنبار هفتمین گاه است ( ؟ ) الحاصل بهمین ترتیب و قانون نام روزها و ایام و مدت هر یک که آفرینش هر چیز را بیان مینماید تا به آخر رسد و در فرهنگ جهانگیری بتفصیل مرقوم است از تاریخ ایلخانی و کوشیار حکیم نیز اگر اختلافی بود بیان نموده چنانکه زراتشت بهرام فارسی گفته :

معنی کلمه گاهنبار در فرهنگ معین

(هَ ) [ په . ] (اِ. ) نام شش جشن که ایرانیان به مناسبت آفریده شدن عالم در شش روز برپا می کردند.

معنی کلمه گاهنبار در فرهنگ عمید

۱. نام شش جشن که در ایران باستان در اوقات مختلف سال برپا می کرده اند و عبارت بوده از: میدیوزرم (در اردیبهشت ماه )، میدیوشم (در تیرماه ) پتیه شهیم (در شهریورماه )، ایاسرم (در مهرماه )، میدیارم (در دی ماه ) همسپتمدم (در آخر سال ).
۲. نام شش هنگام یا شش روزی که خدای تعالی عالم را آفریده است.

معنی کلمه گاهنبار در فرهنگ فارسی

( اسم ) هر یک از جشنهای ششگان. سال در ایران باستان و آنها عبارتند از : الف - میدیوزرم ب - میدیوشم ج - پتیه شهم د - ایاسرم ه - میدیارم و - همسپتمدم . ابوریحان بیرونی نامهای این جشنها را چنین آورده : مدیوزرم گاه مدیوشم گاه فیشه هیم گاه ایاثرم گاه مدیایریم گاه همشفثمیذگاه این جشنها بفاصله های غیر متساوی از همدیگر دور میباشند ازین قرار : گهنبار میدیوزرم در چهل و پنجمین روز سال گهنبار میدیوشم در صد و پنجمین روز سال گهنبار پتیه شهیم درصد و هشتادمین روز سال گهنبار ایاسرم در دویست و دهمین روز سال گهنبار میدیارم در دویست و نودمین روز سال گهنبار همسپتمدم در سیصد وشصت و پنجمین روز سال واقع میشود . جشن هر یک از این گهنبارها پنج روز طول میکشد . آخرین روز مهم ترین روز آنست و در واقع چهار روز دیگر روز های مقدماتی جشن است . در خود اوستا در آفرینگان گهنبار بند های ۱۲ - ۷ این جشنها با تعیین ماه و روز یاد شده . در سنت زردشتیان چنین آمده : در اردیبهشت ماه از یازدهم تا پانزدهم جشن مدیوزرم است . در تیر ماه از یازدهم تا پانزدهم جشن مدیوشم است . در شهریور ماه از بیست و ششم تا سیام جشن پتیه شهیم است . در مهر ماه از بیست و ششم تاسیام جشن ایاسرم است . دردی ماه از شانزدهم تا بیستم جشن میدیارم است . در اندرگاه ( خمس. مسترقه ) هر پنج روز جشن همسپتمدم است . نظر بمعنی لفظی این کلمات گهنبار ها اساسا جشنهایی بود برای اوقات مختلف سال : میدیوزرم یعنی میان بهار و این جشنی است در نیم. بهار هنگامی که زمین سبزو خرم است مدیوشم یعنی میان تابستان پتیه شهیم یعنی دانه آور و از آن وقتی اراده شده که گندم رسیده و خرمن بدست میاید ایاسرم یعنی برگشت و از آن هنگامی اراده شده که چوپان با گل. خود بعلت پیش آمد زمستان از چراگاه تابستانی بخانه بر میگردد میدیارم یعنی میان سال معنی همسپتمدم معلوم نیست . این جشن بفروهران اختصاص دارد .

معنی کلمه گاهنبار در دانشنامه عمومی

گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار ( به پارسی میانه: گاسانبار ) در باورهای مزدیسنی شش «گاه» است، که اهوره مزدا جهان را در آن ها آفرید. نخستِ هر گاهی نامی دارد و در یکمٍ هر گاهی جشنی سازند. بدین ترتیب نام شش جشن در شش گاه از سال نیز است، که از با شکوه ترین جشن های مردمی زرتشتیان اند. این شش گاه در فروردین یشت، بند ۸۶، به ترتیب چنین است: گاه آفرینش آسمان، گاه آفرینش آب، گاه آفرینش زمین، گاه آفرینش گیاهان، گاه آفرینش جانوران و گاه آفرینش مردم.
زرتشتیان در این جشن ها به ستایش اهورامزدا و سپاسگزاری از او برای داده ها و آفریده های نیک اش می پردازند. موبد آفرینگان گاهنبار می خواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایسته است که در این آیین شرکت کنند. هدف این، بار دادن یعنی بخشش و دهش و ایجاد همبستگی و همازوری و باخبر شدن زرتشتیان از حال یکدیگر در جامعه است. خویشکاری هر زرتشتی این است، که بخشی از درآمد ش را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی شان را مانند زمین و باغ و آب و خانه و … وقف مراسم گاهنبار و دهش و یاری به دیگران می کنند. شش چهره گاهنبار، گاه دادودهش است.
هریک از جشن های شش گانهٔ گاهنبارها پنج روز می دیرد و بازپسین روز هر گاهنبار مهم ترین روز جشن نوروز است. این آیین با رای شورای عالی سیاست گذاری ثبت میراث معنوی در سیاههٔ آیین های ملی ایران ثبت شده است.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و نخستین بنیانگذار ش را جمشید می دانند. گاهنبارها با پیشهٔ دیرینهٔ زندگی ایرانیان گره خورده است. گاهنبارها با کشاورزی و دامداری و زندگی کشاورزی پیوند بنیادین دارند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بوده است. هر کدام از گاهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونی های بنیادین برای کشاورزان رخ می دهد و این دگرگونی ها با خود جشن و شادی می آورد.
در کتاب زند از زرتشت آمده است که اهورامزدا جهان را در شش «گاه» آفرید. در یسنا آمده است:
• Maidh - yo - zarem: ( میدیوزَرِیم ) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل وپنجمین روز از آغاز سال که در آن «آسمان» آفریده شد. ترجمه این گهنبار ، نیمه سرسبزی یا نیمه بهار است
• Maidh - yo - shema: ( میدیوشـِیم ) – روز پانزدهم تیرماه، صدوپنج مین روز سال که در این روز «آب» آفریده شد. ترجمه این گهنبار ، هنگام برداشت نیمی از دانه ها و میوه هاست .
• Paiti - shahem: ( پَـیته شَـهیم ) – روز سی ام شهریورماه صدوهشتادمین روز سال که در این روز «زمین» آفریده شد. ترجمه این گهنبار ، گردآوری همه دانه ها است .
• Aya - threm: ( اَیاسرِم ) - سی ام مهرماه، دویست وده مین روز سال که در آن «گیاه» آفریده شد. ترجمه ی این گهنبار ، هنگام خوشبختی و شادمانی است.
• Maidh - ya - rem: ( میدیارِم ) – بیستم دی ماه، دویست ونودمین روز سال که «جانوران» آفریده شدند. ترجمه ی این گهنبار ، نیمه ی سال است.
• Hamas - path - maedem: ( هَـمَـسپَـتمَدُم ) : در آخرین روز سال کبیسهٔ، یعنی سه صدوشصت وپنجمین روز سال، که آن را وهیشتواشت گاه می نامند، گاهی که «مردمان» آفریده شدند. ترجمه ی این گهنبار ، گاهی از سال که گرما و سرما به میانه می رسد است .

معنی کلمه گاهنبار در دانشنامه آزاد فارسی

گاهَنْبار
(یا: گَهَنبار) نام شش جشن بزرگ زَردُشتیان. هر یک از این جشن ها پنج روز به طول می کشد. آخرین روز جشن مهم ترین روز آن است و چهار روز نخست بیشتر ویژۀ مقدمات جشن است . در باور پیروان آیین زَردُشت ، اَهورامَزدا جهان را در ۳۶۵ روز و در شش گاهنبار آفریده است . در نخستین گاهنبار (مَدیوزَرِم = میان بهار)، در روز دی به مهر، از اُردیبِهِشت ماه ، آسمان آفریده شد. در گاهنبار دوم (مَدیوشَم = میان تابستان )، یعنی ۶۰ روز بعد، در روز دی به مهر، از تیر ماه آب آفریده شد. ۷۵ روز بعد، در گاهنبار سوم (پَدیشه = گردآوری غله )، در روز اَنیران ، از شهریور ماه ، زمین شکل گرفت . ۳۰ روز بعد، در چهارمین گاهنبار (اَیاسریم = بازگشت به خانه )، در انیران روز، از مهر ماه ، گیاه رویید. هشت روز بعد، در گاهنبار پنجم (مَدیاریم = میان سال )، در بَهرام روز، از دی ماه ، جانوران آفریده شدند و سرانجام ۷۵ روز بعد، در ششمین گاهنبار (هَمَسپَهمَدیم = حرکت همۀ سپاه )، در واپسین روز کبیسۀ سال ، آفرینش انسان انجام گرفت . آخرین گاهنبار ویژۀ فَروَهرهای در گذشتگان است که در پایان و آغاز سال نو به خانه های زمینی خود سرمی کشند. از همین رو ست که در این گاهنبار در خانه ها آتش برپا می کنند و دود راه می اندازند تا فروهرها، با دیدن دود، دودمان خود را بازشناسند.

معنی کلمه گاهنبار در ویکی واژه

نام شش جشن که ایرانیان به مناسبت آفریده شدن عالم در شش روز برپا می‌کردند.

جملاتی از کاربرد کلمه گاهنبار

هر یک از جشن‌های ششگانهٔ گاهنبار، پنج روز بطول می‌انجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهم‌ترین روز جشن بوده‌است. در این روزها همگان ملزم بودند تا مطابق و برابر توانایی‌شان انفاق کنند. در دعایی که از زمان ساسانیان باقی‌مانده ملاحظه می‌شود که استغفارکننده جایی می‌گوید «از اینکه در مراسم گهنبارها شرکت نکرده و انفاق نکردم، بخشایش می‌طلبم.»
در تقویم مزدیسنا یی جشن سالانه به دنبالهٔ یک دورهٔ ده روزه، قرار دارد که همسپثه ئه دیه یا فروردیگان نامیده می‌شود. آخرین جشن، از شش جشن فصلی سال یا گاهنبار که آفرینش آفریده‌های مختلف را به یاد می‌آورد و آخرین آن، مربوط به خلقت انسان است. طبیعتاً این جشن مربوط به درگذشتگان است.
این گاه‌شماری مبنی بر سالی است که به شش فصل غیرمتساوی یعنی ۴۵ روزه و ۶۰ روزه و ۷۵ روزه و ۳۰ روزه و ۸۰ روزه و باز ۷۵ روزه که جمعاً ۳۶۵ روز می‌شود، تقسیم می‌شده‌است و آن فصول را به اصطلاح متداول گاه می‌خواندند و پنج روز آخر هر یک از این فصول را عیدی به اسم گاهنبار می‌گرفتند. به سبب اهمیت این اعیاد دینی، مواقع آن‌ها در سال به دقت تمام در مواضع نجومی آن‌ها نگاه داشته می‌شد.
همچنین دین زرتشتی تنها دین در جهان است که برای مردگان نیز جشن‌هایی با نام گاهنبار برگزار می‌کند و در سر تا سر این دین هیچ‌گونه عزاداری وجود ندارد و زرتشتیان حتی در مراسم خاکسپاری نیز عزاداری و شیون نمی‌کنند.
به هنگام برگزاری مراسم جشن آکتیو نمایشهای آیینی و مناسک مذهبی خاصی را ترتیب می‌دادند و شرکت شاه بابل در این مراسم، اهمیت نقش مذهبی شاه را که از دیر باز در مصر و بین‌النهرین مظهر اعلای شاه- موبد بود، آشکار می‌کند. جشن آکتیو در بنیاد، یک گاهنبار بود که در دو موسم سال یعنی بهار و پاییز به خاطر باروری زمین و فراوانی محصول بر پا می‌شد. بعدها این سور-آیین جنبهٔ مذهبی و رسمی به خود گرفت و با مسایل بندهشنی در آمیخت.