پاچنبری

معنی کلمه پاچنبری در لغت نامه دهخدا

پاچنبری. [ چَم ْ ب َ ] ( ص مرکب ) آنکه به التواءالقدم مبتلاست. آنکه پای از محور طبیعی خارج دارد.

معنی کلمه پاچنبری در فرهنگ عمید

کسی که مچ پا یا ساق پایش کج باشد، کج پا.

معنی کلمه پاچنبری در فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که پایش از محور طبیعی خارج است . کسی که دیوار. خارجی کف پایش بجای آنکه بمحاذات سطح سهمی بدنش و رو بخارج باشد بمحاذات سطح پیشانی قرار دارد و و تقریبا عمود بر سطح سهمی است و این وضع ممکنست در یک پا یا در هر دو پا باشد التوائ قدم خروج قدم از محور طبیعی .
آنکه به التوائ القدم مبتلا است آنکه پای از محور طبیعی خارج دارد .

معنی کلمه پاچنبری در دانشنامه آزاد فارسی

پاچَنْبَری (club-foot)
پاچَنْبَری
در انسان، نوعی بدشکلی پا. مانع از ایستادن طبیعی می شود. در این حالت، کف پاها صاف روی زمین قرار نمی گیرند. شایع ترین حالت آن پااسبی درون گرد است که در آن، کف پا به طرف پایین و داخل منحرف شده است و بیمار به اجبار روی لبۀ خارجی پا راه می رود. این بدشکلی با دست ورزی، آتل بندی یا جراحی اصلاح می شود. پاچنبری عارضه ای مادرزادی یا اکتسابی است. گسترۀ وسیعی از بیماری های دستگاه عصبی، ازجمله فلج مغزی یا فلج اطفال، موجب پاچنبری اکتسابی اند. میزان مبتلایان به پاچنبری مادرزادی در انگلستان، یک در هزار تولدِ زنده است. این عارضه در نوزادان پسر شایع تر و تا حدی ارثی است. کالکانئووالگوس عارضه ای مشابه پاچنبری است که در نوزادان نسبتاً شایع است. در این حالت، پاشنه برجسته است و نوک پا به پایین خم نمی شود. این حالت که در اولین فرزندان خانواده ها فراوان تر است با ماساژ و کششِ پا درمان می شود. در موارد مقاوم، از آتل و کفش های مخصوص استفاده می کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه پاچنبری

معمولاً طبیعی. در نوع شدید بیماری، صورت خشن، تورم گوده گذار نوزادی، آسیت، بزرگی کبد و بزرگی طحال و هیدروپس جنینی، پاچنبری و دررفتگی مفاصل ران و آسیب پیشرونده عضله قلبی در زمان تولد دیده می‌شود و احتمالاً مرگ در ۶ ماهه اول زندگی بیمار رخ می‌دهد.
او زشت‌ترین مردی بود که تحت حکومت ایلیون در آمد. او پاچنبری بود و یک پایش لنگ می‌زد، با شانه‌هایی خمیده که به سینه‌اش نزدیک می‌کرد و بر فراز آن جمجمه‌اش با اندک مویی روی آن قرار داشت.
استیونس در روستای ورمونت متولد شد و در فقر زندگی می‌کرد. یک پایش پاچنبری بود و در تمام طول عمرش با همین وضع زندگی کرد. بعنوان یک مرد جوان به پنسیلوانیا سفر کرد و بسیار زود در گتیزبرگ، پنسیلوانیا به یک وکیل موفق تبدیل شد. وی سپس بعنوان عضو خانه نمایندگان پنسیلوانیا انتخاب شد.
شامل دیستونی، ترمور، رژیدیتی، پارکینسونیسم و نوسان شبانه‌روزی علائم می‌باشد. سایر علائم احتمالی شامل آهسته بودن حرکات، دیس کینزی دهانی- صورتی یا دهانی- فک تحتانی، بلع مشکل، کاهش تونوس عضلانی، اسکولیوز، کج شدن گردن و پاچنبری می‌باشند. با این علائم اشتباهاً تشخیص فلج مغزی آتتوئید یا دیستونیک برای بیمار داده می‌شود.