پنج گاه. [ پ َ ] ( اِ مرکب ) اوقات نماز پنجگانه. || نام پرده ای از موسیقی. ( غیاث اللغات ). - گوشه پنج گاه ؛ گوشه ای در موسیقی. || خانه پنجم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن پنج خال کعبتین باید. رجوع به شش گاه و یک گاه شود. || کنایه از حواس خمسه باشد. ( غیاث اللغات ).
معنی کلمه پنج گاه در فرهنگ معین
(پَ ) (اِ. ) گوشه ای از موسیقی ایرانی در دستگاه راست پنجگاه .
معنی کلمه پنج گاه در فرهنگ عمید
گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه.
معنی کلمه پنج گاه در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- اوقات نماز پنجگانه . ۲- خان. پنجم نرد . ۳- حواس خمسه . ۴- آوازیست ایرانی و آن در پایان راست پنجگاه خوانده میشود . ( پنجگاه ) و ( سپهر ) حالت در آمد ( نوا ) را دارد و مثل این است که به نوای پنجم فوقانی رفته باشیم. سپس عشاق شنیده میشود و راست پنجگاه تبدیل به نوا میگردد.
جملاتی از کاربرد کلمه پنج گاه
این سؤال مطرح میشود که چرا برای جبران این کاستی ۱۲۰ سال درنگ کردند و چرا هر چهار سال یک روز به سال اضافه نکردند. پاسخ به تعصبات مذهبی مربوط میشود. زرتشتیان برای هر یک از روزهای ماههای سیروزه اوراد، ادعیه و مناسکی میداشتهاند. همچنین در هر یک از پنج روز اندرگاه یکی از پنج گاه مقدس گاهان زرتشت را میخواندهاند. از این رو نمیتوانستهاند یا نمیخواستهاند تعداد روزهای سال را کم و زیاد کنند. این دلیلیاست که ابوریحان بیرونی آورده است. با این حال در بعضی منابع اشارهای به کبیسههای چهار ساله هم شده است؛ یعنی اندرگاه را به جای پنج روز شش روز میداشتهاند و به این روز ششم اَوَرْداد به معنی روز زیادی میگفتند.
نام این پنج اندرگاه، برگرفته از نام پنج گاه از گاهان است.