چاقوکش
معنی کلمه چاقوکش در فرهنگ معین
معنی کلمه چاقوکش در فرهنگ عمید
۲. آن که با چاقوکشی و تهدید مردم از آن ها باج بگیرد.
معنی کلمه چاقوکش در فرهنگ فارسی
چاقو کشنده . آنکه چاقو میکشد . ولگرد . هرزه گرد . عربده جو . بدمست . باج گیر . لات . شریر . فردی از افراد اراذل و اوباش . بیکار. ولگردی که از راه ارعاب و تهدید و چاقو کشی و عربده جویی از اهل بازار و کسبه جنس یا نقدینه میطلبد و میگیرد . آنکه باندک بهانه ای چاقو میزند . بچاق چی . پیچقاق چی .
معنی کلمه چاقوکش در ویکی واژه
کسی که خرج خود را از راه زد و خورد و تهدید دیگران به وسیلة چاقو تأمین میکند.
جملاتی از کاربرد کلمه چاقوکش
بنا بر شکایاتی که از دماوند شده بود، در این حوزه انتخابیه، رأی از پنج تا چهل تومان خریداری میشده، عدهای را از لواسانات برای رأی دادن و عدهای چاقوکش از تهران برده بودند و با اینکه همه این موارد گزارش شده و مسئولان از آن با خبر بودند، انتخابات ادامه یافته بود.