گاسکونی

معنی کلمه گاسکونی در لغت نامه دهخدا

گاسکونی. [ ک ُن ْی ْ ] ( اِخ ) در تقسیمات کشوری سابق فرانسه ، یکی از خطه های جنوب غربی بشمار میرفت ، از طرف مغرب با خلیج گاسکنی متشکل از اقیانوس اطلس از جانب جنوب با رشته کوههای پیرنه یعنی با مرزهای اسپانیول و نیز با خطه به آرن ، و از سوی مشرق به دو خطه فوا و لانکدوک ، و از سمت شمال به خطه کویانا محدود میباشد، حدود مشرقی و شمالیش منحصر به مجرای گارونه نیست چنانکه این حدود، در جهت مشرق ، و در آن طرف مجرای نامبرده و در جهت شمال در این طرف آن واقع میشد، در تقسیمات جدیده یک قسمت از ایالات پیرنه علیا، ژرسی ، ولاندو، و نیز قسمتی از ایالات پیرنه سفلی ، گارونه ، لوت باگارونه و تارن باگارونه از اراضی این خطه متشکل شده اند، مرکزش شهر اش بود، و قوم کنونی موسوم به باسک که در سوابق ایام واسکون نامیده میشده اصلاً در اسپانیول مسکن داشتند، در اواسط قرن ششم میلادی ، گتها، اینان را تحت مضیقه و فشار قرار دادند در نتیجه از سلسله جبال پیرنه عبور کردند و به این جهت به کشور فرانسه ملتجی گشتند و بهمین مناسبت محل مربوط را گاسکونی و در اثر قرب مخرج گاسکونه نامیدند سپس سلاطین اتریش و بورگونی آنان را تحت تسلط خویش درآوردند، پس به دوکی آکیتانه ملحق گردید، بعدها، بشکل یک دوک مستقل درآمده تابع پادشاهی فرانسه و پس از چندی انگلستان شد و تا 453 م. باقی بود و در این تاریخ بطور قطع به فرانسه ملحق و با گویان واقع در شمال کشور بشکل ایالتی درآمد، مساحت سطح گاسکونه به 26520 گز مربع نزدیک است و به 13 دایره یعنی قضا یا سنجاق منقسم شده بود. دو جهت جنوبی و شرقی آن کوهستانی است دامنه ها و شعبه های جبال پیرنه را تشکیل میدهد و هر قدر به دو طرف مغرب و شمال توجه نمائیم اراضی کسب انحطاط میکنند و قسمت شمال غربیش موسوم بلاندو و عبارت از یک محل پست ریگزار میباشد که بمنزله تهامه کشور فرانسه است ،نهر گارون در حدود شرقی روان است ، و میاه جاریه در قسمت شرقی خطه بنهر نامبرده وارد می گردد و با این حال رود اصلی گاسکنی نهر آدور میباشد، و آبهای قسم اعظم این قطعه را جمع می نماید، و منابع نهر لیژ هم در اندرون گاسکونیه جایگیر گشته و در سواحل آن پاره ای ازرودهای کوچک وجود دارد که آبهایشان مستقیماً وارد دریا میگردد، چه در پیرنه و چه در لاندو دریاچه های زیاد یافت میشود ولی خیلی کوچکند و فقط پنج بحیره بزرگ زیر در نزدیکی ساحل دیده میشود. 1- گازو 2- بیسگاراس 3- اوریان 4- ژولیان 5- سوستون ، اراضی این خطه خیلی حاصل خیز است مخصوصاً وادی آدور که از ازمنه قدیمه کانالها در آنجا ایجاد شده و پرمحصولترین زمین کشورمیباشد و محصولات عمده اش عبارت است از ذخایر گوناگون و علف برای تعلیف حیوانات در جبال این سرزمین درختان کاج و جنگلهای پر از درختان گوناگون دیده میشود که الوار و اخشاب زیاد برای سوخت و ساختن ادوات و آلات چوبین و لوازم کار نجاری به دست می آورند، باغهای فراوان هم دارد و مقدار کلی شراب و کونیاک تهیه می شود، حیوانات اهلیش هم خوب و زیاد است گاو و گوسفند و اسبهای مرغوب دارد اسبان خوب برای سواری و اسب دوانی پرورش میدهند، معادنش فراوان نیست ، و فقط در جبال پیرنه مرمرهای نامدار، و سنگهای قشنگ و نمک بلوری و غیره یافت می شود، میاه معدنیش بحد وفور رسیده صنایع خیلی پیشرفت نکرده است ، گاسکونیها مردمان ساعی و مستعد میباشند ولی اکثر آنها در وطن خود نمانده اند در پاریس و دیگر شهرهای بزرگ فرانسه ، و جزایر می زیند و یا به آمریکا و سایر بلاد و ممالک بعیده مهاجرت می ورزند، وفقط معمولات مرمری شهر «بانیره دویگورو» خیلی مشهور است ، زبان ادبی فرانسه روزبروز در بین آنها انتشار پیدا میکند، و کلیه اهالی با السنه مختلف و غلط تکلم می نمایند، گاسکونی ها مردمان فعال ، جسور، خوشرو، مهمان نواز و باسماحت میباشند به کذب و نخوت هم شهرت یافته اند با سک ها که قسمی از اهالی این محل میباشند در جهت پیرنه مسکن گزیده اند و بتدریج از عده آنها کاسته میشود و اینان بقیةالسیف اقوام منقرضه ای هستند که قبل از هجرت آریائیها در قطعه اروپا سکونت داشتند.

معنی کلمه گاسکونی در دانشنامه آزاد فارسی

گاسْکونی (Gascony)
ایالت سابق جنوب غربی فرانسه. در قرن ۱۲م، با گویین دوک نشین آکیتن را تشکیل می داد. هنری دوم، شاه انگلستان، به دنبال وصلت با الینور آکیتنی (۱۱۵۲م) آن را به تملک خویش درآورد و تا ۱۴۵۱م غالباً در تصرف انگلستان بود. پس از آن تحت استیلای فرانسه درآمد و هانری چهارم، پادشاه فرانسه، آن را جزو اراضی سلطنتی فرانسه قرار داد.

جملاتی از کاربرد کلمه گاسکونی

درگیری شدید در سال ۱۲۹۳، زمانی که درگیری بین دریانوردان فرانسوی و انگلیسی باعث شد فیلیپ چهارم، پادشاه فرانسه رعیت خود را به دربار احضار کند، شدت گرفت. وقتی قلعه‌های گاسکونی که توسط فرانسوی‌ها به عنوان بخشی از شهرک‌سازی اشغال شده بود، طبق برنامه به انگلیسی‌ها بازگردانده نشد، ادوارد یکم انگلستان ادای احترام خود را کنار گذاشت و آماده جنگ برای آکیتن شد. جنگی که درگرفت (۱۲۹۴-۱۳۰۳) به نفع فیلیپ چهارم بود که ارتشش به عمق گاسکونی نفوذ کرد.
پادشاهان انگلیسی به عنوان دوک‌های آکیتن، وفاداری فئودالی خود را به پادشاه فرانسه مدیون بودند و ادعاهای متضاد حاکمیت و عدالت منبع مکرر اختلافات بود. با توجه به ناراحتی‌های روابط فئودالی، ممکن است تعجب آور به نظر برسد که هیچ درگیری گسترده تری از وضعیت گاسکون قبل از دهه ۱۳۳۰ شکل نگرفت. با این حال، تا آن دهه تنش‌های ناشی از موقعیت انگلیسی‌ها در گاسکونی مهار و کنترل می‌شد.این جنگ نقطه عطفی در روابط بین دو قدرت بود.
در زمانی که جنگ فشار بی‌سابقه‌ای بر منابع سلطنتی وارد می‌کرد، گاسکونی نیز نیروی انسانی تامین می‌کرد. بنابراین، هیچ پادشاه انگلیسی نمی‌توانست خطر فتح گاسکونی توسط فرانسوی‌ها را بپذیرد، زیرا خیلی چیزها در خطر بود.
پدرو به بایون، شهری در گاسکونی تحت کنترل انگلیسی‌ها گریخت. او در آنجا از ادوارد، شاهزاده سیاه، درخواست کمک کرد و در ازای زمین‌هایی در کاستیل، آن را دریافت کرد. با سربازان انگلیسی به رهبری شاهزاده، او به کاستیل بازگشت و در سال ۱۳۶۷ قدرت سلطنتی خود را مجدداً تقویت کرد و هنری را مجبور کرد که پس از نبرد موفق ناجرا (ناوارت) به فرانسه بازگردد. با این حال، او از برقراری روابط خود با انگلیسی‌ها امتناع کرد و متحدانش، از جمله خود شاهزاده ولز، به زودی آنجا را ترک کردند. در سال ۱۳۶۸، هانری و شارل از فرانسه معاهده تولدو را امضا کردند که به موجب آن کاستیلی‌ها ناوگانی را در خلیج بیسکای به فرانسوی‌ها در ازای کمک نظامی در زمین قرض دادند.
در اوت ۱۳۷۲، انگلیسی‌ها در لاروشل متحمل یک شکست دریایی فاجعه‌بار شدند، زمانی که یک کاروان تدارکاتی حامل نیروهای کمکی برای آکیتن به همراه ۲۰۰۰۰ پوند برای پرداخت حقوق سربازان، توسط ناوگان کاستیلیان رهگیری و غرق شد. این امر سواحل انگلیس را در معرض حملات فرانسوی‌ها و اسپانیایی‌ها قرار داد، گاسکونی را منزوی کرد و مخالفت عمومی را با جنگ افزایش داد. علاوه بر این، ژان سوم دگرالی، کاپیتال دو بوخ، یک گاسکونی که برای انگلیسی‌ها می‌جنگید و جای خالی چاندوس را پر کرده بود، در نبردهای اطراف لاروشل اسیر شد. شارل علیرغم درخواست‌های شوالیه‌های خود، از باج دادن به کاپیتال، با این استدلال که آزاد کردن او بسیار خطرناک است امتناع کرد و او را در زندان نگه داشت، جایی که در سال ۱۳۷۶ درگذشت.
هنری در آخرین تلاش ناامیدانه برای جلوگیری از تصرف کامل زمین‌های خود در آکیتن و گاسکونی محاصره‌ای را در شهر بندری لا روشل از طریق دریا ترتیب داد تا تمرکز نیروهای فرانسوی را از راهپیمایی بیشتر به سمت جنوب منحرف کند. محاصره تا حد زیادی ناموفق بود، زیرا نتیجه جنگ از قبل مشخص شده بود. هنری بیشتر به دنبال متحدان جدید بود. در ژانویه ۱۲۴۳، هنری نامه‌ای به فردریک دوم، امپراتور مقدس روم فرستاد، که قبلاً از او درخواست اتحاد کرده بود و پایان امیدهای خود را برای پس گرفتن اموالش در فرانسه و اتحاد اعلام کرد. در ۱۲ مارس، هنری مجبور شد از لوئی درخواست آتش‌بس پنج ساله کند. .