مالکیت دولتی

مالکیت دولتی

معنی کلمه مالکیت دولتی در دانشنامه عمومی

مالکیت دولتی ( همچنین به نام مالکیت عمومی و مالکیت دولت ) اشاره به اموالی دارد که مستقیماً تحت مالکیت و جزو دارایی دولت هستند و در مقابل اموال فردی یا مالکیت خصوصی قرار می گیرند. مالکیت دولتی ممکن است اشاره به مالکیت و کنترل هر گونه داراییها، صنایع یا شرکتها در سطح ملی و منطقه ای در کی کشور داشته باشد و نیز شامل اموال شهرداری هم بشود. روند آوردن یک دارایی به مالکیت دولتی به نام ملی سازی شهرت دارد. مالکیت دولتی یکی از سه شکل عمده از مالکیت است که در کنار مالکیت نیمه دولتی، خصوصی و تعاونی و مالکیت مشترک قرار می گیرد.

معنی کلمه مالکیت دولتی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مالکیت دولتی، «مالکیت حکومت اسلامی» یا «مالکیت امام» است. این نوع مالکیت، مالکیت منصب امامت و رهبری امت اسلامی است، نه مالکیت شخص امام.
مقصود از «مالکیت دولتی»، «مالکیت حکومت اسلامی» یا «مالکیت امام» است. این نوع مالکیت، مالکیت منصب امامت و رهبری امت اسلامی است، نه مالکیت شخص امام؛ زیرا این نوع مالکیت از امامی به امام دیگر منتقل می شود، نه به وارثان او (به همین سبب امام هادی (علیه السّلام) در روایتی، اموالی را که از پدر خود به ارث مانده است، به دو نوع تقسیم می کند و می فرماید: «ما کان لابی بسبب الامامه فهو لی و ما کان غیر ذلک فهو میراث علی کتاب الله و سنه نبیه».اموالی که مربوط به جهت امامت و رهبری است، از آن این جانب است که عهده دار مقام رهبری هستم و اموالی که غیر این موارد بوده و مربوط به شخص پدرم هست، میراث وی بوده که براساس کتاب خدا و سنت رسولش باید تقسیم شود. از دیدگاه اسلام، در راس دولت، شخصیت امام معصوم (علیه السّلام) یا ولی فقیه قرار می گیرد.
← امکان فلسفی مالکیت دولتی
در مالکیت دولتی، مالک دولت بوده و با توجه به عنوان اعتباری که دارد، دارای حق تصرف است؛ اما در مالکیت عمومی، مردم مالک هستند و دولت از سوی آن ها جانشینی و نیابت دارد که با توجه به مصلحت عمومی در آن تصرف کند؛ البته در این جهت برای دولت وظایفی معین شده است مالکیت مزبور، به گونه ای نیست که قابل تفکیک باشد و هر کسی بتواند سهم خویش را جدا کند. یکی دیگر از تفاوت های بین این دو مالکیت این است که در مالکیت عمومی، درآمدهای ایجاد شده از ثروت ها باید به وسیله دولت یا ولی امر، به مصارف جمعی چون ساختمان بیمارستان، راه، پل و... برسد. و غیر از موارد استثنایی که توازن جامعه ایجاب می کند نمی توان آن را برای تامین نیازهای گروه خاصی از اجتماع، به صورت کمک نقدی اختصاص داد. این در حالی است که ثروت های دولتی، افزون بر آن که می تواند به مصارف عمومی برسد، برای کمک به گروه های اجتماعی قابل مصرف است. درباره مقایسه مالکیت عمومی و دولتی با مالکیت خصوصی نیز باید گفت: در نظام اقتصاد اسلامی، منشا مالکیت، به مالکیت تکوینی پروردگار باز می گردد، و یکی از مظاهر مالکیت تکوینی پروردگار، مالکیت اعتباری یا تشریعی او است. ارتباط تنگاتنک بین مالکیت حقیقی تکوینی پروردگار و مالکیت تشریعی اش، اقتضا می کند که مالکیت تشریعی وی نیز مطلق و مستقل باشد؛ یعنی خداوند در جعل و وضع مالکیت اعتباری اولا و احق است؛ به همین سبب فردی که به توحید اعتقاد دارد، لزوما با قبول سلطه تکوینی و تشریعی خداوند تمام اعتبارات وضع شده از سوی وی را که به آن احکام و قوانین شرعی می گوییم، پذیرفته و او را در حوزه اعتباریات ذی حق می داند. جایگاه مالکیت عمومی و دولتی در جهان بینی قرآن کریم زمانی آشکارتر می شود که به نظریه قرآنی «استخلاف انسان» توجه شود. استخلاف انسان بر روی زمین و تفویض مالکیت عین یا منفعت موجود در آن به وی، در اشکال گوناگونی می تواند اعتبار شود. یکی از آن اشکال، واگذاری ثروت های طبیعی و غیر آن به مقام ولایت و سلسله مراتب نزولی ولایت تشریعی برای صرف در مصالح و منافع عموم مردم است پیامبر یا امام معصوم (علیه السّلام) که مصداق اکمل جانشینی پروردگارند، شایستگی آن را دارند که تصرف این اموال را در جهت کسب مصالح عمومی هدایت کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه مالکیت دولتی

اقتصاد شوروی نخستین اقتصاد دستوری متمرکز در جهان بود. این اقتصاد مالکیت دولتی صنایع را از طریق نهادهای مرکزی‌ای چون گاسپلن دنبال می‌کرد. برنامه‌های اقتصادی در قالب برنامه‌های پنج ساله تنظیم می‌شد. تمرکز روی گسترش صنایع سنگین حتی به قیمت شکست کشاورزی بود. به این ترتیب شوروی به یکی از برترین تولیدکننده‌های محصولات سنگین صنعتی در جهان تبدیل شد اما صنایع سبک و مصرفی در آن رو به زوال گذاشت. صنعتی‌سازی سریع دو هدف داشت: آوردن جوامع اغلب دهقانی شوروی به عصر مدرن و تأسیس یک طبقهٔ کارگر وفادار به لحاظ سیاسی. مدرنیزاسیون باعث افزایش عمومی استانداردهای زندگی در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شد.
اقتصاددان آمریکایی جان روئمر مدلی سوسیالیسم بازار ابداع کرد که شامل نوعی مالکیت دولتی است که در آن افراد یک کوپن غیرقابل انتقال دریافت می‌کنند که به آنها حق سهام سود حاصل از شرکت‌های عمومی مستقل غیردولتی تعلق می‌گیرد. در این مدل، «مالکیت اجتماعی» به مالکیت اجتماعی صاحبان سهام در یک اقتصاد بازار اشاره دارد.
اقتصاد ایران پس از انقلاب بسمت مالکیت دولتی و نیمه دولتی رفت. از جمله مالکیت‌های متعلق به سپاه پاسداران و بنیادها در آن قابل توجه هستند.
اصطلاح «اجتماعی شدن»، به فرایند بازسازی چارچوب اقتصادی، ساختار سازمانی و نهادهای اقتصادی بر اساس رویکردی سوسیالیستی اشاره دارد. [۸]مفهوم جامع اجتماعی شدن و مدل خاص مالکیت دولتی در مالکیت اجتماعی، علاوه بر بازسازی مجدد ترازهای شغلی در محیط کار، پایانی بر قانون ارزش، انباشت سرمایه و استفاده از پول و ارزیابی مالی در فرایند تولید خواهد بود.
در طول بحران مالی، اقتصاد به مالکیت دولتی مرسوم تبدیل شد و ۶۰ درصد از دارایی‌های تولیدی در دست دولت بود. تا سال ۲۰۱۶، اقتصاد روسیه با رشد ۰٫۳ درصدی تولید ناخالص داخلی بهبود یافت و رسماً از رکود خارج شد. در ژانویه ۲۰۱۷، روسیه دارای ذخایر ارز خارجی حدود ۳۹۱ میلیارد دلار، نرخ تورم ۵٫۰ درصد و نرخ بهره ۱۰٫۰ درصد بود.[الف]
پس از جنگ جهانی دوم حکومت‌های سوسیال دموکرات، اصلاحات اجتماعی و توزیع ثروت را از طریق دولت رفاه و نظام مالیاتی پی گرفتند. احزاب سوسیال دموکرات در دوران پس از جنگ در سیاست کشورهایی مثل فرانسه، ایتالیا، چکسلواکی، بلژیک و نروژ دست بالا را داشتند. در این دوران فرانسه مدعی بیشترین مالکیت دولتی در میان کشورهای سرمایه‌داری بود. این کشور به ملی‌سازی برخی شرکت‌های عمومی از جمله شرکت‌های مرتبط با معدن، برق، گاز، هواپیمایی، بانک و ماشین‌سازی روی آورد.