گل فشان
معنی کلمه گل فشان در لغت نامه دهخدا

گل فشان

معنی کلمه گل فشان در لغت نامه دهخدا

گلفشان. [ گ ُ ل َ / گ ُ ف َ / ف ِ ] ( اِ مرکب ) نوعی از آتش بازی که به هندی پهلجری گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ).این را گلریز و گلریز آتشباز نیز گویند. ( آنندراج ).میرزا طاهر وحید در تعریف آتشباز گوید :
چو بینند یار مرا گلرخان
شود روی گلفامشان گلفشان.( آنندراج ).همه راه آذین و گنبد زده
به هر گنبدی گلفشانان رده.اسدی ( گرشاسبنامه ص 431 ). || شیشه کوچکی که گلاب و شراب و مانند آن در آن کنند و گاهی آنرا از سیم و طلا و گاهی از بلور و کانچ سازند. ( آنندراج ). || ( حامص مرکب ) افشاندن گلها چنانکه در ایام خاصه جشنها در نوروز کنند :
خونی ز زخم خار پر و بال بلبلان
در پای گلبن است گلَفشان داغها.سنجر کاشی ( از ( آنندراج ).رجوع به گل افشان شود. || ( نف مرکب ) چهره سرخ و برافروخته شده :
کاشکی بر جان شیرین دسترس بودی مرا
تا ز شادی کردمی بر گلفشانان جان فشان.امیرمعزی ( دیوان چ اقبال ص 560 ). || گلریز. گل پاش :
چون تو درخت دلستان تازه بهار وگلفشان
حیف بود که سایه ای بر سر ما نگستری.سعدی ( طیبات ).رجوع به گل افشان شود. || ( اِ مرکب ) در تداول عامه بمعنی بیماری سرخک است و گویند: گلوشون. رجوع به گل افشان شود.

معنی کلمه گل فشان در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) گل ریز گل پاش گل فشاننده : چون تو درخت دلستان تازه بهار و گل فشان حیف بود که سایه ای بر سرما نگستری . ( سعدی ) ۲ - افشاندن گلها در جشنها مخصوصا ایام نوروز : خونی ز زخم خار پرو بال بلبلان در پای گلبن است گلفشان داغها . ( سنجر کاشی ) ۳ - نوعی آتشبازی گلریز گلریز آتشباز. ۴ - سرخ چهره : کاشکی برجان شیرین دسترس بودی مرا تا زشادی کردمی بر گلفشانان جان فشان . ( معزی ) ۵ - بیماری سرخک .

معنی کلمه گل فشان در فرهنگ اسم ها

اسم: گل فشان (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: gol fešān) (فارسی: گلفشان) (انگلیسی: gol feshan)
معنی: گل ریزنده، نوعی آتش بازی، گل افشان، ( = گل افشان )

معنی کلمه گل فشان در فرهنگستان زبان و ادب

{mud volcano, hervidero, macaluba} [زمین شناسی] انباشته ای معمولاً مخروطی از گِل و سنگ که همراه با گاز از زمین خارج می شود

معنی کلمه گل فشان در دانشنامه عمومی

گِل فشان یا گِل افشان ( به انگلیسی: Mud volcano ) ، پدیده ای طبیعی است که طی آن گل ولای از زیر زمین به شکل چشمه وار به سطح زمین می رسد و شکل ماهوری به خود می گیرد.
گل فشان یکی از عوارض ژئومورفولوژی و زمین شناسی است که از یک یا چند دهانه آتشفشانی تشکیل شده و به طور مداوم گل سردی ازآن به خارج پرتاب و روان شده و با انباشته شدن روی هم، کم کم مخروطهای کوچک و بزرگی را تشکیل می دهد. برخی معتقدند گل فشان پدیده ای مرتبط با فعالیت های آتش فشانی است، اما اغلب دانشمندان معتقدند این پدیده خاستگاه غیرآتشفشانی دارند.
دو عامل پیدایش گل فشان ها به شرح زیر است:
• فشارهای زمین ساختی باعث پیدایش گل فشان ها شده اند. این گل فشان ها دارای روانه های گلی سرد هستند.
• گل فشان ها از عوارض مرتبط به پیامدهای آتشفشان ها است که این نوع گل فشان ها دارای روانه های گلی داغ می باشند.
خاستگاه تشکیل گل فشان ها در سواحل شمالی دریای عمان، فشار حاصله حرکت صفحه اقیانوسی دریای عمان و در منطقه شمال ایران - گلستان نیز مربوط به زیرصفحه قاره ای ایران می باشد.
وجود این پدیده ریخت شناختی در هر منطقه نشانه فعالیت زمین ساختی آن منطقه بوده است؛ بنابراین احتمال زلزله خفیف و گسل خوردگی وجود داشته که این امر باید در احداث سازه های ثابت و سکونت گاه ها لحاظ شود.
ترکیبات بعضی گل فشان ها تا حدی مشخص کننده وضعیت درونی زمین از لحاظ وجود منابع آب و نفت و دیگر مشتقات هیدروکربنی می باشد.
گل فشان های ایران اکثراْ در جلگه ساحلی دریای عمان در جنوب استان سیستان و بلوچستان و استان هرمزگان و نمونه های در شمال استان گلستان در شهرستان گمیشان واقع شده اند. بیشترین گلفشان های استان هرمزگان در شهرستان جاسک و منطقه کوه مبارک واقع هستند که بزرگ ترین آن در روستای توجَک قرار دارد و بیشترین گلفشان های شهرستان جاسک در روستای سرخکوه واقع هستند که به مجموعه گل افشان های چلپی سرخکوه معروف هستند که تعداد آنها به بیش از ۱۰۰ گل افشان می رسد که در اثر فعالیت گسل گاوبندی شکل گرفته اند. در برخی از این گ لفشان ها گوگرد و گاز و مواد نفتی وجود دارد تعدادی از آن ها فعال بوده و فعالیت آن ها در فصول مختلف سال با تغییرهایی همراه است، به طوری که گاهی یک گل فشان فعال، ممکن است غیرفعال شود و برعکس.
گل فشان ها در سرتاسر جهان پراکنده هستند. بزرگ ترین کوه گل افشان جهان با ارتفاع ۵۰۰ متر در منطقه بلوچستان پاکستان قرار دارد. معروف ترین گل فشان ایران در منطقهٔ تَنگ در استان سیستان و بلوچستان و در شهرستان کنارک قرار دارد. این گل افشان مجموعه ای از چند تپه با ارتفاع متفاوت است که هم اکنون فقط یکی از آن ها فعالیت گل فِشانی دارد. به علت نزدیکی زیاد این منطقه به اقیانوس هند و همچنین شکل خاص پوسته زمین در این ناحیه، پوسته اقیانوس با شیب بسیار تندی در زیر این منطقه به داخل زمین فرومی رود که سبب به وجود آمدن فشارهای زیادی به پوسته زمین می گردد. فشار به وجود آمده سبب خروج آب و به همراه آن گل و لای می شود. این عامل یکی از علت های به وجود آمدن گل افشان ها و چشمه های آب معدنی فراوان در این منطقه به شمار می آید.
معنی کلمه گل فشان در فرهنگ فارسی

جملاتی از کاربرد کلمه گل فشان

دارم درین خوای خوش و باد گل فشان درسر نشاط باده و در دل هوای گل
تو آن درخت نیی کز تو بر توان خوردن پی نظاره خوشی، گل فشان و بار مگیر
چتر افراخته طاووس بهار گل فشان رنگ برنگ از پرو بال
گل وصال تو را خلق گل فشان کردند مرا ز گلشن وصلت نصیب خار رسید
بار نامه دل نشان که بهشتی درختی گل فشان بود لاله و نرگس دامن دامن افشاند و خیری و نستر به خروار و خرمن، بزمم بستان ساخت و کاخم گلستان. خزانم خرم بهار آورد و در و دیوارم بت و نگار، کنارم دریای گوهر کرد و سرایم گردون اختر، گدائی سامان شاهی یافت و شوریده سری پایه خورشید کلاهی، ویرانی رنگ آبادی گرفت و گرفتاری سنگ آزادی، موری نوبت سلیمانی کوفت و مشت خاکی گردن آسمانی افراخت، پشه بال همائی گشود و بنده یال خدائی بست، شعر:
بدین نشاط که رفتیم ناتوان در خاک ز داغ عشق تو کردیم گل فشان در خاک
ای عندلیب با تو مرا حقّ صحبت است خواهم که خاک تربت ما گل فشان کنی
چو کرد او آستین افشان و در رقص آمد آن ساعت بسروی ماند آن قامت که شاخش گل فشان باشد
بزودی باد بیزن هم روان کرد چو بادی بر سر آن گل فشان کرد
ای گل از نقش کف پای تو دامان ترا گل فشان کرده قبا سرو خرامان ترا