هزارچشمه

معنی کلمه هزارچشمه در لغت نامه دهخدا

هزارچشمه. [ هََ / هَِ چ َ / چ ِ م َ / م ِ] ( اِ مرکب ) علت و ریشی باشد که بیشتر بر پشت آدمی به هم رسد، و آن را به عربی سرطان می گویند. ( برهان ).و پهن شود به قدر کفگیری که سوراخها داشته باشد و ازهر سوراخی ریم و خون بیرون آید و به این ملاحظه آن را هزارچشمه گویند و کفگیرک خوانند، و قسمی از سرطان است همانا او را به عربی خُراج گویند. ( انجمن آرا ). شیرپنجه. کفگیرک. ( یادداشت به خط مؤلف ) : خراج ریش هزارچشمه است ، گزاردن او داروی اوست. ( چهارمقاله نظامی عروضی ص 19 ). || ( ص مرکب ) سوراخ دار. پرسوراخ. ( یادداشت به خط مؤلف ) :
ز نوک ناوک این ریمن خم آهن فام
هزارچشمه چو ریم آهن است سینه من.خاقانی.
هزارچشمه. [ هَِ چ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که دارای 134 تن سکنه است. آب آن از رودخانه راوند و چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

معنی کلمه هزارچشمه در فرهنگ عمید

بیماری سرطان، کفگیرک.

معنی کلمه هزارچشمه در فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- سرطان . ۲- کفگیرک . توضیح بنظرمی آیدکه معنی دوم اصح است .

جملاتی از کاربرد کلمه هزارچشمه

وز بهر سعی خسته دلان عزای شاه مه را هزارچشمه جزاین چشمه در خوراست
ولایت بدخشان دارای کوه‌های بلند و رودخانه‌های خروشان است. سه رشته‌کوه مهمی که این ولایت را اشغال کرده است، رشته‌کوه‌های پامیر (مرتفع‌ترین قله، تغارمه با ۷٬۸۹۹ متر ارتفاع)، هندوکش (مرتفع‌ترین قله، نوشاخ با ۷٬۴۹۲ متر ارتفاع) و خواجه‌محمد (مرتفع‌ترین قله، اَخوی با ۵٬۶۸۰ متر ارتفاع) می‌باشند؛ کوه‌های کمالنگ، جلغر، هزارچشمه (مرتفع‌ترین قله، بیاک‌چشمه با ۴٬۷۴۱ متر ارتفاع)، کلات (مرتفع‌ترین قله، کلات با ۴٬۰۹۰ متر ارتفاع) و سفیدخرس (مرتفع‌ترین قله، سفیدخرس با ۵٬۳۲۶ متر ارتفاع) از دیگر ارتفاعات بدخشان به‌شمار می‌روند.