[ویکی الکتاب] معنی مَجْرَاهَا: حرکت کردنش ریشه کلمه: جری (۶۴ بار)ها (۱۳۹۹ بار) «مَجْرا» از مادّه «جَرْی» و «مُرْسا» هر دو اسم زمان، به معنای «موقع حرکت» و «موقع توقف» است.
جملاتی از کاربرد کلمه مجراها
ورود آب به این مجراها کنترل میشود چون «آمستردام نیز مانند مناطق وسیعی از هلند زیر سطح دریا قرار گرفتهاست.»
- مجراها: شیر از درون لوبولها به مجراها تخلیه شده و از طریق آنها به سمت نوک پستان منتقل میشود.
هزینهها شامل: پانسمان (مثلاً انواع مپلکس)، جراحیها (جراحی بازکردن انگشتان و مری)، ترمیم دندانها، آنتیبیوتیکها، مکملهای خوراکی، پمادهای ترمیمی (مثلاً استراتادرم و استراتامد)، لباس مخصوص مانند لباسهای ابریشمی یا پنبه ای بدون آرم و بدون دوختهای اضافی و مجراها سایز فیت بدن (نه تنگ و نه گشاد)، کفش چرمی ارگونومیک باپنجههای بزرگ بدون تماس با ناخنها و مجراها سایز فیت بدن (نه تنگ و نه گشاد)، هزینههای آمادهسازی محیط زندگی (کف خانه بدون درز و بدون برجستگی و نرم ترجیحاً کف پوش نرم یا پارکت و دیوار خانه بدون تیزی و نرم ترجیحاً دیوار پوش نرم، مبلمان مخصوص با پایههای مخصوص، دمای کم محیط، اسباب بازیهای با کیفیت و بدون تیزی لبهها)
دستگاه درونریز را میتوان هم با غدد برونریز که هورمونهایی را بیرون از بدن ترشح میکنند مقایسه کرد، هم با پیامرسانی پاراکراین بین سلولهایی که از هم فاصله کمی دارند. غدد درونریز هیچ مجرایی نداشه، عروقی بوده و اغلب دارای واکوئلها یا دانههایی اند که در آنها هورمونهایشان را ذخیره میکنند. در مقایسه، غدد برونریزی چون غدد بزاقی، غدد عرق، و غدد درون لوله گوارشی، عروق کمتری داشته و به جای آن، مجراها یا حفره لومن دارند.
در ماهیان استخوانی آبششها در یک اتاقک شاخه-شاخه قرار گرفتهاند که روی آن را یک استخوان پوشانده است. این استخوان به آنها کمک میکند تا فشار آب داخل آبشش را تنظیم کنند و آب بتواند در مجراها حرکت کند. به این ترتیب، ماهی مجبور نیست برای ورود آب به آبشش همواره در حال حرکت باشد. روی آبشش هم غشائی وجود دارد که مانع از فرار آب به بیرون میشود.