هوش بر. [ ب َ ] ( نف مرکب ) بَرنده هوش. ( لغات شاهنامه ) : بفرمود تا داروی هوش بر پرستنده آمیخت با نوش بر.فردوسی.
معنی کلمه هوشبر در فرهنگ عمید
آنچه هوش و عقل را زایل کند، هوش ربا.
معنی کلمه هوشبر در فرهنگ فارسی
برنده هوش
معنی کلمه هوشبر در دانشنامه آزاد فارسی
هوشْبَر (anaesthetic) دارویی برای ایجاد بی حسی موضعی یا بی هوشی عمومی. در آن حالت بیمار احساسی در برابر محرک ها ندارد. بی هوشی ممکن است براثرِ اختلال عصبی هم روی دهد. از زمان اولین جراحی موفق روی بیماری که در ۱۸۴۶ با اِتِر بی هوش شد، پیشرفت ها در زمینۀ افزایش ایمنی و کنترل بی هوش کردن متمرکز شده است. برای سادگی بیشتر فرآیند بی هوش کردن، ممکن است قبل از استفاده از هوشبر داروی خواب آور نیز به بیمار داده شود. شدت و مدت بی هوشی به دقت کنترل می شود. هرگاه بی هوشی عمومی ضروری نباشد، مثلاً در زایمان، جراحی های کوچک و جراحی های سالخوردگان، از دیگر شیوه های موجود استفاده می کنند. مادۀ موضعی را می توان برای پوست یا بافت های سطحی به کار برد. در این صورت، عامل بی حسیِ موضعی ممکن است به بافت های زیر پوست، در محلی که قرار است درمان شود، یا به عصب تزریق شود. بی حس کنندۀ نخاعی، مانند اِپیدورال، در بافت های اطراف نخاع تزریق و سبب بی حسیِ بخش پائینی بدن می شوند. در بین ۵هزار بیمار ۲۰ تا ۴۰ساله، تقریباً یک نفر به سبب عمل جراحی قبلی به هوشبرها حساسیت نشان می دهد و اگر متخصص بی هوشی (هوشبری) سریعاً این امر را تشخیص دهد، اثر سوئی درپی نخواهد داشت.
جملاتی از کاربرد کلمه هوشبر
در حسن بتان دلبر ما بلکه تو باشی در غمزه زنان هوشبر ما بلکه تو باشی