گرمای تابستان

معنی کلمه گرمای تابستان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گرمای تابستان (قرآن). در جنگ تبوک، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم مردم را دستور داده بود تا با او حرکت کنند و چون این واقعه در تابستان رخ داد و هوا گرم بود عده ای گفتند: یا رسول الله! هوا بسیار گرم است و ما طاقت بیرون رفتن نداریم و شما نیز بیرون نروید. خدای تعالی در پاسخشان فرمود: بگو آتش جهنم داغتر و سوزانتر است، اگر می فهمیدید و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را دستور داد تا بیرون رود.
گرمای تابستان، بهانه ای برای منافقان، در نافرمانی از امر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم برای شرکت در جنگ تبوک بوده است: «فرح المخلفون بمقعدهم خلـف رسول الله وکرهوا ان یجـهدوا بامولهم وانفسهم فی سبیل الله وقالوا لاتنفروا فی الحر...» تخلف جویان (از جنگ تبوک) از مخالفت با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند و (به یکدیگر و به مؤمنان) گفتند در این گرما حرکت (به سوی میدان) نکنید... . فرح و سرور مقابل غم و اندوه است، و این دو حالت نفسانی و وجدانی است که یکی لذت بخش و دیگری ناراحت کننده است. و کلمه «مخلفون» اسم مفعول از ماده خلف است که به معنای باقی گذاردن برای بعد از رفتن است، و کلمه مقعد از ماده قعود مصدر قعد، یقعد می باشد، و کنایه است از نرفتن به جهاد . معنای آیه این است : منافقین که تو آنان را بعد از رفتنت بجای گذاشتی خوشحال شدند که با تو بیرون نیامدند و تو را مخالفت کردند، و یا بعد از تو بیرون نیامدند، و کراهت داشتند از اینکه با مال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند.
جنگ تبوک
جنگ تبوک آخرین جنگی بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم در آن شرکت جست، و آن را به مناسبت اینکه در آیه شریفه فرموده : «قالوا لا تنفروا فی الحر» غزوه حر و غزوه عسرت نیز نامیده اند. و نیز در آن کتاب است که ابن جریر ، ابن ابی حاتم و ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده اند که گفت : رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم مردم را دستور داده بود تا با او حرکت کنند و چون این واقعه در تابستان رخ داد و هوا گرم بود عده ای گفتند: یا رسول الله! هوا بسیار گرم است و ما طاقت بیرون رفتن نداریم و شما نیز بیرون نروید. خدای تعالی در پاسخشان فرمود: بگو آتش جهنم داغتر و سوزانتر است، اگر می فهمیدید و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را دستور داد تا بیرون رود.
منطقه تبوک
تبوک منطقه ای است میان مدینه و شام که الان مرز کشور عربستان سعودی محسوب می شود، و در آن روز نزدیک سرزمین امپراطوری روم شرقی که بر شامات تسلط داشت محسوب می شد. این واقعه در سال نهم هجری یعنی حدود یک سال بعد از جریان فتح مکه روی داد، و از آنجا که درگیری و مقابله در این میدان با یکی از ابرقدرتهای جهان آن روز بود نه با یک گروه کوچک یا بزرگ عرب، جمعی از مسلمانان از حضور در این میدان وحشت داشتند، و لذا زمینه برای سمپاشی و وسوسه های منافقان کاملا آماده بود، آنها نیز برای تضعیف روحیه مؤمنان از هیچ چیز فروگذار نمی کردند.فصل چیدن میوه ها و برداشت محصول فرا رسیده بود و برای مردمی که یک زندگی محدود کشاورزی و دامداری دارند این روزها ایام سرنوشت محسوب می شود چرا که رفاه یک سال آنها به آن بستگی دارد.
سختی بی سابقه
...

جملاتی از کاربرد کلمه گرمای تابستان

آن نمی بینی که از گرمای تابستان گداخت همچو یخ در آب برفی کز زمستان باز ماند
سایه سار بید و صنوبر و چنار و سفیددار برای لحظه‌ای در گرمای تابستان تن هر رهگذری را نوازش می‌دهد. وجود امامزاده‌ها چشمه ساران و آب و هوای معتدل و دلچسب و زمستانی بسیار زیبا با چشم‌اندازهای بکر زمینه توریستی این منطقه را فراهم ساخته.
در سال ۲۰۰۳ دریاچهٔ آرال جنوبی با سرعتی بیشتر از پیش‌بینی‌ها شروع به خشکیدن کرد. چون در بخش‌های عمیق‌تر آن بخش زیرین آب شورتر از بخش روئی بود و آب زیر و رو با هم ترکیب نمی‌شدند به همین دلیل گرمای تابستان فقط به روی آب می‌رسید و آن را با سرعتی بیش از حد انتظار تبخیر می‌کرد. در همین سال دریاچهٔ جنوبی به دو دریاچه در شرق و غرب خود تقسیم شد.
ویحک! چرا در تابستان کارهای زمستان راست کنی و تاخیر نکنی و بر فضل و کرم خدای تعالی اعتماد نکنی؟ آخر زمهریر بر دوزخ کمتر از سرمای زمستان نیست و گرمای وی کمتر از گرمای تابستان نیست. اندر این هیچ تقصیر نکنی و در کار آخرت تقصیر کنی. نه همانا که این را سببی است، مگر آن که به روز قیامت و به آخرت ایمان نداری. این گفت در باطن داری و بر خویشتن پوشیده می داری و این سبب هلاک ابدی تو باشد.
بازیابی حرارت هدر رفته از تهویهٔ مطبوع هوا نیز معادلی برای هدر دادن گرما به سمت جو از دستگاه‌های خنک‌کننده است. گرمای بازیابی شده در تابستان (با استفاده از مواد خنک‌کننده) در ذخیره‌سازهای گرمایی در زمین ذخیره شده و در فصل زمستان بدون سوزاندن سوخت‌های فسیلی و از طریق یک پمپ حرارتی، بازیافت شده و به همان ساختمان بازمی‌گردد. این رویکرد زیبا از طریق بازیافت گرمای تابستان برای استفاده در زمستان در انرژی و کربن صرفه جویی می‌کند.
در ولایت جوزجان فصل بهار معتدل، فصل تابستان گرم، فصل خزان بارانی و فصل زمستان با باران‌ها و برفهای فراوان سرد می‌باشد؛ شدت گرمای تابستان در جوزجان الی ۴۶ درجه و سرمای زمستان آن الی ۲۵ درجه می‌رسد.
درب باغ ژاپنی، یک پرده کاغذی کشویی یا بازشو، فضای بیرون و درون را جدا می‌کند و رابطه خیلی نزدیکی بین داخل و خارج به وجود می‌آورد. فضا طوری طراحی شده که بهترین منظره را نشسته بر زمین می‌توان دید. رفاه در اینجا فدای چشم‌انداز می‌شود (مهم نیست که گرمای تابستان به درون نفوذ می‌کند یا سرمای زمستان) و صحبت از رابطهٔ نزدیک بین انسان و طبیعت است.
کرد گیتی، ز اقتضای، فصل از شبنم عرق یافت صحت از تب گرمای تابستان جهان
این بنا سنگ‌هایی دارد که در قسمت پایین برج ۳٫۲ متر طول و ۱٫۶ متر ارتفاع دارند و کار دست سنگتراشان است. این سنگ‌ها با بتن و آهن ضدزنگ به هم چسبیده‌اند و پشت آن‌ها نیز سطح خشنی وجود دارد تا روی آن نلغزند؛ و هر سنگ کنار سنگ دیگر، با یک ماده قابل انعطاف و شبیه به لاستیک با نام درزگیر انعطاف‌پذیر، بندکشی شده است. استفاده از موادی غیر از این باعث شکسته‌شدن سنگ‌ها می‌شود؛ زیرا «در گرمای تابستان و سرمای زمستان سنگ‌ها و بتن زیر آن‌ها دائماً در حال منبسط و منقبض شدن هستند.»
باد گیرها ی چهار طرفه است که به شکل کامل و مفصل تر از انواع دیگر ساخته شده‌اند، و معمولاً داخل کانال‌ها ی آن با تیغه‌ها یی از آجر یا چوب یا گچ به چند قسمت تقسیم می‌شوند و بعضی از نمونه‌ها در زیر کانال بادگیر حوض به نسبت بزرگ و زیبایی می‌ساخته‌اند که هوای خشک و دارای گردو غبار پس از برخورد با آب با جذب رطوبت خنک و گرد غبار آن جدا و هوای اتاق (حوض خانه) در گرمای تابستان بسیار مطبوع می‌شده‌است. در مناطقی که امکان ایجاد حوض خانه در طبقه همکف وجود نداشته‌است آب قنات را در زیر زمین جاری و نمایان می‌کردند و امتداد کانال بادگیر نیز تا روی این جریان آب ادامه می‌یافته‌است. این فضاها (سرد آب‌ها) محل تجمع اهالی خانه در بعد از ظهرهای تابستان بوده‌است.
این طبقه که همسطح با باغ است درون خود نهر آبی دارد که به استخر جلوی عمارت منتهی می‌شود، از این طبقه در گرمای تابستان استفاده می‌شد چرا که دمای هوای این تالار همواره پایین بود و در تابستانهای شیراز محل مناسبی یر ای اقامت بود در میانه این تالار ستون سنگی قرار دارد که حجاری شده و خود جلوه ای خاص به این تالار بخشیده‌است. سقف تالار نیز تماماً با کاشی نهای هفت رنگ مزین شده که این کاشی‌ها نقوش شکارگاه‌ها و طبیعت و داستانهای خسرو وشیرین را بازگو می‌کنند.
در پایان داستان که تابستان دوباره به جریان می‌افتد، اولاف شروع به ذوب شدن در گرمای تابستان می‌کند با این حال از این که رویایش را تجربه می‌کند خوشحال است. السا به اولاف یک تکّه ابر کوچک و سرد می‌دهد که در طی تابستان بالای سر او بماند و او را خنک نگه دارد...