هم وثاق. [ هََ وُ ] ( ص مرکب ) هم اتاق. هم حجره : دوستی ، هم وثاقی ازآن ِ وی که بر او عاشق بودی به آهنگ وی بنزد وی آمد. ( تاریخ بیهقی ). مهدی امت تویی زآنکه به معنی تورا عزت دین هم وثاق عصمت حق یار غار.خاقانی.ای معبّر مژده ای فرما که دوشم آفتاب در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود.حافظ.
معنی کلمه هم وثاق در فرهنگ عمید
۱. هم اتاق، هم خانه. ۲. [مجاز] رفیق یکدل و یک جهت.
جملاتی از کاربرد کلمه هم وثاق
با چنین ملک و ولایت با چنین خیل و حشم با گدایان هم وثاق و با فقیران همنشین
جمله اینها پیشکاران دلند بزم دل را هم وثاق محفلند
وگر بپرسدت از حال و روزگار دلم بفرصت ار نفسی با تو هم وثاق افتد
کلید دار عنایت وسیلهها انگیخت ولیک بخت بدم با تو هم وثاق نکرد