نزهه القلوب
معنی کلمه نزهه القلوب در دانشنامه آزاد فارسی
نوشتۀ حمدالله مستوفی، کتابی بیشتر در موضوع جغرافیا، به فارسی. این کتاب در ۷۴۰ق و در یک فاتحه، سه مقاله و یک خاتمه نوشته شده است: فاتحه مشتمل بر یک مقدمه در ترتیب ابداع افلاک و نجوم و عناصر و یک دیباچه دربارۀ ربع مسکون و طول و عرض بلاد، مقالۀ اول در تکوین موالید ثلاثه در سه مرتبه، مقالۀ دوم دربارۀ انسان و چگونگی آفرینش وی، مقالۀ سوم، که بخش جغرافیایی کتاب است، در شرح بلاد ایران و عراق عرب و آسیای صغیر و خاتمه در عجایب ولایات، به ویژه ایران، است. این کتاب در شناخت اوضاع و احوال جغرافیایی نواحی ایران در قرن ۸ق و نیز وضع وصول مالیاتی مغول آن دوره اهمیت فراوان دارد. گای لسترینج، مستشرق بریتانیایی، پیش از تصحیح این کتاب (۱۳۶۲ش)، از مطالب آن در تألیف اثر خود، سرزمین های خلافت شرقی، بسیار استفاده کرد. این اثر به ترجمۀ انگلیسی همو منتشر شده است (۱۸۹۳). محمد دبیرسیاقی بخش سوم نزهةالقلوب را با حواشی به چاپ رسانده است (۱۳۷۸ش).
معنی کلمه نزهه القلوب در دانشنامه اسلامی
کتاب که به سال 740ق تألیف شده، در شمار چند کتاب نادر گرانبهایی است که به زبان شیرین فارسی تألیف شده و در میان آن چند کتاب انگشت شمار نیز مزیت جامعیت و تفصیل بسط و شرح دارد.
با توجه به مقدمه حمدالله مستوفی بر نزهۀ القلوب در مورد سبب تألیف و انگیزه مستوفی، چهار دلیل عمده را می توان ذکر کرد:
مولف در این امر حدود بیست و نه کتاب اصلی در تألیف این اثر مورد استفاده قرار گرفته که عبارت اند از:
1- ارشاد در ذکر قزوین، حافظ خلیل قزوینی؛ 2- آثارالباقیه؛ 3- التفهیم؛ ابوریحان بیرونی؛ 4- آثار البلاد اخبار العباد، زکریا قزوینی؛5- اخلاق ناصری، خواجه نصیر طوسی؛
جملاتی از کاربرد کلمه نزهه القلوب
حمدالله مستوفی در نزهه القلوب نوشته: «میان جلگه ولایتی است از اقلیم چهارم و ولایتی بسیار دارد و معتبر است و در مجموع مواضع، باغات انگور و میوه فراوان باشد».
میر ظهیرالدین ترکیب این نام را از دو جزء «کوچک» و «اصفهان» میداند. در زمان عبدالفتاح فومنی گوراب جور جزء خاک کوچصفهان بودهاست. از کوچصفهان قدیم و محل آن اطلاعی که داریم این است که فعلاً نزدیک بازار کوچصفهان کنونی محلی به نام «کهنه کوچصفهان» معروف است که میگویند، دهکدهٔ بزرگی بوده، سربازان و جنگجویان کوچصفهان از سایر لشکریان بیه پس بهتر و بالاتر بودحمدالله مستوفی مؤلف کتاب نزهه القلوب که در سال ۷۳۰ هجری قمری تألیف یافتهاست. کوچصفهان را از ساختههای اردشیر بابکان دانستهاست، وی مینویسد: «از شهرستانهای معروف گیلان میتوان اسفهبد، رشت، تولم، شفت، گسکر، کوچصفهان، کوتم، تیمجان، نسیر و لاهیجان را نام برد که همگی از اقلیم چهارم و بر کنار دریای خزر واقع شدهاند [۳]
حمداله مستوفی در کتاب نزهه القلوب مینویسد: «برزند از اقلیم چهارم است، طولش از جزایر خالدات مج نط و عرض آن از خط استوا لزمط شهری وسط بوده است، بعد از خرابیش افشین غلام معتصم خلیفه عباسی آبادان و نشست خود ساخت، اکنون باز خراب است بقدر دیهی معمور مانده هوایش به گرمی مایل است و آبش از عیون زمین مرتفع دارد حاصلش غله باشد.»
در مورد وجه تسمیه کلمه " موران " به کتاب شرفنامه مهروی (موروی) رجوع شود در این کتاب تا مورانی ها بشکل مبسوط ذکر شده است مورو به رهرو دین مهانی اتلاق میشده است و نام های موگان(مغان)و موراگه(مراغه)در پیوستگی با این نام هستند. حمداله مستوفی مورخ قرن هشتم هجری در کتاب نزهه القلوب مینویسد :" آب سفید رود [را] ترکان هولان موران خوانند از جبال پنج انگشت که ترکان بش پرماق خوانند بولایت کردستان بر میخیزد " لیسترنج هولان یا اولان را " قرمز " و " موران " را رود معنی میکند که ترکان به سفید رود " هولان موران " یعنی رود قرمز میگفتند، چرا که رنگ آب این رودخانه در آذربایجان به رنگ قرمز گرایش دارد . امروزه هم به این رود در منطقه آذربایجان " قیزل اؤزن " یعنی رود قرمز میگویند.